نقد و معرفی دم ببر Tigertail ـ داستانی از رویای مهاجرت و رنج‌های آن

امتیاز دهید post

به تازگی اولین فیلم بلند آلن یانگ به نام دم ببر Tigertail در نت‌فلیکس منتشر شده است. یانگ با نویسندگی، تهیه‌کننندگی و بازیگری در سریال‌های مشهوری چون پارک‌ها و تفریحات Parks and Recreation و استاد هیچ Master of None برای برخی تماشاچی‌ها شناخته‌ می‌شود. این فیلم یک داستان شخصی عمیق را روایت می‌کند که تا حدودی برپایهٔ تجربیات شخصی یانگ است که در کودکی به همراه خانواده از تایوان به آمریکا مهاجرت کردند و موقعیت‌های جدیدی به رویشان باز شد. دم ببر ابعاد وسیع و عمیق حیرت‌آور از سفر یک نسل به کشوری دیگر را روایت می‌کند و روی تلاش‌های مرد داستان در کنار آمدن با خاطرات کودکی‌اش و تلاش برای فهم تمام ازدست‌رفته‌هایش متمرکز است. این سفر به او کمک می‌کند که اتفاقات زمان حال را بهتر درک کند.
فیلم مدام به زمان گذشته و زمان حال برش می‌زند که در ابتدا کمی عجیب است. اما با در نظر گرفتن کل فیلم، چنین نقدی تنها از یک طبع ایرادگیر برمی‌آید. اولین صحنهٔ دم ببر، از سبک کاری ترنس مالیک پرده برمی‌دارد: پسر کوچکی در حال دویدن به سمت یک مزرعه برنج سرسبز است که تصویر مادرش را در نقطه‌ای دور می‌‌بیند.

همچنین بخوانید:
نقد و بررسی The Personal History Of David Copperfield – اقتباسی پرشور از رمان کلاسیک محبوب

اما همان‌طور که صدای مرد راوی را می‌شنویم متوجه می‌شویم که مادر این پسر، او را نزد پدربزرگ و مادربزرگش گذاشته تا در شهر دیگری به دنبال کار بگردد. مادر به پسر قول داده که برای بردن او حتما بازمی‌گردد. دوربین به دنبال پسر در حال دویدن به سمت مادر خیالی‌اش می‌رود. در خانه، زمانی که سربازها ناگهان به درب خانهٔ آنها می‌آیند، مادربزرگ رنجورش او را در گنجه‌ای قایم می‌کند. آنها به دنبال مخالف‌ها هستند و به مادربزرگ گوش‌زد می‌کنند که طبق قانون جدید، به زبان چینی صحبت کند. از آنجا که ماندن در جایی بدون ثبت‌نام یک کار غیرقانونی محسوب می‌شود، حضور پسر کوچک در خانه موقعیت همه را به خطر می‌اندازد. کمی بعد پسر بچه از دلتنگی مادرش به گریه می‌افتد و مادربزرگ با لحنی تلخ به او می‌گوید: «قوی باش و هرگز اجازه نده کسی تو را در حال گریه کردن ببیند».
این نصیحت در آن موقعیت خاص کارساز بود، اما می‌بینیم که در طول زندگی پرآشوب این پسر هم آویزهٔ گوشش شده است. نصیحت مشابهی پین جویی (تزی ما) و کسانی که دوست دارد را نیز به دام می‌اندازد. موضوعی که به او در پشت سر گذاشتن دوران سخت کودکی‌اش کمک کرد، در بزرگسالی باعث تنها ماندن او می‌شود.

فیلمی از آلن یانگ

این موضوع یکی از چند نکتهٔ خردمندانه در دم ببر است. پین در دوران میانسالی‌اش، دخترش آنجلا (کریستین کو) که در آمریکا متولد شده و بسیار پرکار است را می‌بیند که درگیر یک جدایی عاطفی شده و هیچ ایده‌ای برای چگونگی ارتباط گرفتن با را او ندارد؛ جز اینکه یک پدر سخت‌گیر باشد. اما دختر به چیز بیشتری نیاز دارد. او به جای قضاوت شدن، به دلداری نیاز دارد. پدر قادر به برآورده کردن این نیاز نیست. این پدر و دختر حسابی از هم دور می‌شوند.
فلش‌بک‌هایی که در طی زمان حال فیلم به گذشته زده می‌شود، یک راه مؤثر برای ساخت عامل مقایسه است که آرزوهای پین جوان و نارضایتی‌ها و سختی‌های سال‌های آینده که گاهی بسیار دردناک هستند را به تصویر کشیده است. پین جوان (لی هونگ-چی) رویای رفتن به آمریکا را دارد: او قصد دارد پول زیادی به دست آورد تا از مادرش (کویی-می یانگ) حمایت می‌کند. آنها با هم در یک کارخانه و به سختی کار می‌کنند. مادر و پسر به هم بسیار نزدیک هستند. پین شب‌ها به بار می‌رود و با دوست دوران کودکی‌اش یوآن می‌رقصد. آهنگ‌های پاپ تایوانی بعدها برای پین جویی در زندگی‌اش به یک جادوی مهم تبدیل می‌شوند.

دم ببر

در فیلم صحنه زیبایی می‌بینیم که دو مرغ عشق داستان با فراغ‌بال لب رودخانه‌ای نشسته‌اند و آهنگ معروفی را زمزمه می‌کنند. این یک صحنهٔ ماندگار از معصومیت، خوشی، عشق و امید است. اما قسمت تلخ ماجرا جایی است که رئیس پین به او می‌گوید در صورت ازدواج پین با دخترش، هزینه مهاجرت او به آمریکا را می‌پردازد؛ مرد جوان داستان در برابر پیشنهادی قرار گرفته که توان رد کردن آن را ندارد. تمایل او به حمایت از مادرش بسیار قوی است. او و همسر جدیدش به آمریکا و جایی که زندگی پر از هرج‌ومرج، شلوغی و تنهایی است مهاجرت می‌کنند. زوج جوان داستان کمترین شناختی از یکدیگر ندارند. درست است که داستان احساسی دم ببر کمی کلیشه‌ای به‌نظر می‌رسد، اما فیلم به خوبی یک پایان زیبا و روان را رقم می‌زند.
این مقاله برگرفته از نوشته شیلا اُمالی در سایت rogerebert.com است.

نظر سایر منتقدان درباره این فیلم چیست؟

تزی ما و جوآن چن

سندی شایفر | Screen Rant

کارگردانی دقیق یانگ در کنار بازی خوب تزمی ما، فیلم رمانتیک، متفکر و متأثرکنندهٔ دم ببر Tigertail را یک جا پدید آورده است.

لیام لسی | Original Cin

فیلم‌برداری بی‌نظیر نایجل باک به خوبی تفاوت زمان و مکان فیلم را به تصویر کشیده است. موسیقی سوزناک مایکل بروک به تعادل سکوت پین کمک کرده است.

دیوید فیر | Rolling Stone

منصفانه نیست که بخواهیم حرکت آخر فیلم دم ببر را به شکلی کامل توضیح دهیم؛ هرچند ممکن است بیننده بتواند حدس بزند که آخر این داستان دلنشین و بی‌ریا چه خواهد شد. همین کافی است که بدانید این فیلم همه چیزهایی که دیده‌ایم را به هم وصل می‌کند. عنوان فیلم معنی جدیدی پیدا می‌کند و پایان آن یکی از بهترین صحنه‌های فیلم سال‌های اخیر است.

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.

نوشته نقد و معرفی دم ببر Tigertail ـ داستانی از رویای مهاجرت و رنج‌های آن اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.

مطالب مرتبط