نقد فیلم Mainstream

امتیاز دهید post

«Mainstream» نام فیلمی به کارگردانی جیا کاپولا، نوه کارگردان مجموعه پدر خوانده است. اندرو گارفیلد سرشناس‌ترین بازیگر فیلم جریان اصلی است. این فیلم در مورد تاثیرات فضای مجازی بر آدم‌هاست.

جیا کاپولا نوه فرانسیس فورد کاپولا است و مانند پدربزرگ و عمه‌اش (سوفیا کاپولا) پا به دنیای کارگردانی فیلم گذاشته است. جیا تاکنون دو فیلم سینمایی را کارگردانی کرده است. اولین آن‌ها فیلم Palto Alto نام دارد که جیا در سال ۲۰۱۳ و در سن ۲۶ سالگی ساخته است. در آن فیلم جیم فرانکو و اما رابرتز نقش‌های اصلی را برعهده داشتند. فیلم Palto Alto در همان سال و در جشنواره فیلم ونیز نامزد بهترین فیلم شد. اما آن فیلم در سایت imdb از ۲۷۸۳۶ رای امتیاز متوسط ۶/۲ را گرفته است. دومین اثر جیا در مقام کارگردانی فیلم Mainstream است که در این مقاله در مورد آن صحبت خواهد شد.

او علاوه‌بر کارگردانی فیلم بلند تاکنون چند فیلم و ویدیوی کوتاه نیز ساخته است. همچنین او کارگردانی یکی از قسمت‌های سریال Love Advent را هم به عهده داشته است. جالب است بدانید جیا در زمینه بازیگری هم فعالیت داشته است و مهم‌ترین فیلمی که در آن ایفای نقش کرده است فیلم پدرخوانده ۳ است. خلاصه داستان فیلم جریان اصلی اینگونه است که: چند جوان سعی می‌کنند در فضای مجازی طرفدارانی پیدا کنند و از این طریق درآمدی به‌دست آورند.

جریان اصلی، موضوعی را بیان می‌کند که همه ما این‌ روزها گرفتار آن هستیم. فضای مجازی که مانند یک شعبده‌باز ما را متحیر کرده است و اکثر اوقات هم فریبمان می‌دهد. خود جیا کاپولا به‌عنوان کارگردان و یکی از نویسندگان فیلم در زمانه‌ای دوران جوانی خود را گذرانده و می‌گذراند که روزبه‌روز تسلط و اثرگذاری فضای مجازی روی انسان‌ها بیشتر می‌شود. جیا خودش گفته است که برای ساختن این فیلم از جامعه، صحبت با مردم و دقیق شدن در اینستاگرام کمک گرفته است. کاری که هر فرد آگاهی برای تولید یک محصول ( از فیلم گرفته تا محصولات دیگر ) انجام می‌دهد. از صحبت با مردم و نگاه کردن به جامعه می‌توان دریافت که جامعه به چه چیز نیاز دارد، دغدغه‌اش چیست و چطور می‌توان به آن کمک کرد. جریان اصلی در مورد ریاکاری و فریب دادن مردم در فضای مجازی صحبت می‌کند که شاید اکثر ما هم این نکته را بدانیم. اما تا کسی نیاید و حقیقت را با سیلی محکمی به گوش ما بکوبد زیاد به آن توجه نمی‌کنیم.

در ابتدای فیلم، صحنه‌هایی را می‌بینیم که فرانکی در حال فیلم‌برداری یا عکس گرفتن با گوشی موبایل است. همین صحنه‌ها دری است تا کارگردان ما را به مسئله‌ای که می‌خواهد بیان کند وارد کند. فرانکی در باری کارمی‌کند که فضای تاریک و افسرده‌ای دارد اما زمان‌هایی که در حال فیلم‌برداری برای فضای مجازی است در فضایی باز و دلباز حضور دارد. کارگردان با این نکته بیان می‌کند که علت استقبال جوان‌ها از فضای مجازی و اینکه گاهی بیشتر از اینکه در دنیای واقعی بسر ببرند در این فضا سیر می‌کنند این است که آزادانه می‌توانند هر کار که می‌خواهند را انجام دهند. غافل از اینکه این آزادی عمل در بعضی از افراد شکلی افسارگسیخته و فریب‌کارانه بخود می‌گیرد و حتی مواقعی باعث زیان رسیدن به دیگران می‌شود.

در این فیلم ریاکاری‌هایی که در فضای مجازی وجود دارد را به‌خوبی می‌توان دید. از شادی و سرخوشی لینک (با بازی اندرو گارفیلد) در جلوی دوربین و مشاجره‌هایش در پشت دوربین گرفته تا اشک تمساح ریختن او جلوی دوربین و لبخند ریاکارانه‌اش هنگامی که پشت به دوربین می‌کند در سکانس آخر. در کل باید گفت زرق و برق‌ فضای مجازی که گاهی ریاکارانه مردم را از پشت دوربین‌ها فریب می‌دهد در این فیلم به‌خوبی به تصویر کشیده شده است. زمانی‌که تعداد زیادی اینفلوئنسر در برنامه‌ای دور هم جمع می‌شوند هیچ یک در مورد خودحرف نمی زند و دیگری را تخریب می‌کند. این صحنه هم نشان می‌دهد که چگونه فضای مجازی به آوردگاهی تبدیل شده است که همه می‌کوشند به هر طریقی در آن بالا بروند حتی با دروغ و دعوا و تخریب دیگری. و جالب اینجا است مخاطب تمام این‌ها را می‌داند یا از طریقی به آن پی می‌برد اما باز هم فریب این فضا را می‌خورد. این نکته را می‌توان از تشویق‌هایی فهمید که در انتهای فیلم نصیب لینک می‌شود. فردی که برای معروف کردن خود و برنامه‌اش باعث شد یک انسان خودکشی کند.

نویسنده فیلم جریان اصلی یک مثلث عشقی را هم به‌وجود می‌آورد در راس این مثلث فرانکی قرار دارد و در دو طرف او جیک (با بازی نت ولف) که نمادی است از یک عشق واقعی در مقابل لینک (اندرو گارفیلد) که یک اینفلوئنسر و نمادی از عشق مجازی است. شاید بپرسید چرا یکی نمادی از عشقی واقعی و دیگری نمادی برای عشق مجازی؟ نت از همان ابتدا همان چیزی که است را نشان می‌دهد و رک و روراست است و در اواخر فیلم دیگر علنی به خود فرانکی هم می‌گوید که عاشقش است. اما لینک کسی است که هویتش و کردارش همگی نمایشی است و در پشت پرده چیز دیگری است. فرانکی ابتدا محو زرق و برق لینک می‌شود، زرق و برقی که خودش آن را برای فرانکی به‌وجود آورده است. اما کم‌کم بخود می‌آید و پا به دنیای واقعیت می‌گذارد.

ایزابل، دختری که تنها چند لحظه در فیلم حضور دارد، نماینده تمام افرادی است که فضای مجازی زندگیشان را نابود کرده است. ایزابل، تنها طمعه‌ای است که لینک و همکارانش برای جذب مخاطب نیاز دارند. او را تحقیر می‌کنند و تشویق هم می‌شوند. نکته قابل‌توجه فیلم جریان اصلی تناقض قابل توجهی است که نویسنده ایجاد کرده است. لینک در فضای مجازی برنامه تولید می‌کند و برنامه‌اش در ظاهر برای بد گفتن از فضای مجازی و اینترنت است. تناقضی که نشان می‌دهد چگونه بعضی افراد از هر فرصتی برای سوءاستفاده از این فضا استفاده می‌کنند.

در انتهای فیلم در صحنه‌ای می‌بینیم که فرانکی روبه روی مانیتور بزرگی ایستاده است و تصویر لینک بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود و درنهایت دهانش را باز می‌کند انگار که می‌خواهد فرانکی را ببلعد. جیا کاپولا با این صحنه هدفش را به‌خوبی می‌رساند و به زیان تصویر بیان می‌کند که فضای مجازی به‌دنبال طعمه‌ای است تا ببلعد و رشد کند. بعد از این صحنه هم فرانکی حالت تهوع می‌گیرد و به دستشویی می‌رود. اما از دهانش اشیائی مجازی خارج می‌شود. این صحنه هم نشان می‌دهد که فرانکی حالش از فضای مجازی و حقه‌های آن بد شده است و می‌خواهد خودش را از این مرداب بیرون بکشد.

زوج اصلی این فیلم اندرو گارفیلد و مایا هاوک هستند. گارفیلد که سابقه زیادی در بازیگری دارد و هاوک که تازه اول راه خود است توانستند با وجود اینکه در سابقه بازیگری با هم متفاوت بودند بازی‌های یکدست و خوبی را به نمایش بگذارند. مسلما قابل‌توجه ترین بازی فیلم برای اندرو گارفیلد است به‌خصوص با آن لبخند ریاکارانه‌ای که در آخر فیلم نثار مخاطب می‌کند. اما بازی‌های مایا هاوک و نت ولف ( در نقش جیک) هم قابل‌توجه هستند. در انتها هم باید این نکته را بیان کرد که با دیدن فیلم جریان اصلی می‌توان دریافت چرا تاکید می‌شود فضای مجازی جای خطرناکی است و اگر حواست جمع نباشد در آن از تو به‌عنوان طعمه استفاده می‌کنند.

منبع زومجی

مطالب مرتبط