«برهوت» از نگاه اریک بانا / بازگشت به خانه و باز شدن زخمهای قدیمی
مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
فیلم جنایی- معمایی «برهوت» (The Dry) به کارگردانی رابرت کانولی از رمانی تحسینشده و پرفروش به همین نام جین هارپر اقتباس شده است. داستان درباره آرون فالک یک افسر پلیس فدرال (با بازی اریک بانا) است، که برای شرکت در مراسم تشییع جنازه دوست دوران کودکی خود پس از ۲۰ سال به زادگاهش، شهر کیوارا برمیگردد، دوستی که ادعا میشود قبل از این که جان خود را بگیرد، همسر و فرزند خود را نیز به قتل رسانده است. او قربانی جنونی است که این جامعه را پس از حدود یک دهه خشکسالی، ویران کرده است. فالک میماند تا جنایت را بررسی کند، اما حضور او زخمهای قدیمی را باز میکند.
جِنهویو اورایلی، کایر اودانل و جان پولسن از دیگر بازیگران این فیلم استرالیایی ۱۱۷ دقیقهای هستند که از اول ژانویه ۲۰۲۱ توسط شرکت رُدشو فیلمز در این کشور روی پرده رفت و با واکنش مثبت منتقدان سینما روبرو شد.
رابرت کانولی کارگردان «برهوت» درباره فیلم جدید خود به وبسایت گرازیا میگوید: «ساختن یک فیلم معمایی پلیسی یک چالش واقعی است. من قبلاً در این ژانر کار نکرده بودم. ژانری نیست که سینمای استرالیا اغلب سراغ آن برود.»
داستان فیلم در منطقه ویمرا، ویکتوریا رخ میدهد، جایی که در طول تولید فیلم در اوایل سال ۲۰۱۹، خشکسالی هیچ نشانهای از بهبود نداشت. در نتیجه، اضطراب و تنشِ بیشتر خط داستانی، تا حد زیادی تحت تأثیر چشمانداز بایر قرار گرفت و خود تبدیل به یک شخصیت شد. هنگام فیلمبرداری، با کامیون به شهرهای محل اقامت بازیگران و گروه سازنده فیلم آب میآوردند. و به گفته بازیگران، برای فیلمبرداری صحنههای بازگشت به گذشته در فیلم، از گیاهان و پوشش گیاهی مصنوعی استفاده شد.
برای بانا ۵۲ ساله متولد شهر ملبورن – که بیشتر به خاطر بازی در فیلمهای هالیوودی چون «سقوط شاهین سیاه» «هالک»، «تروآ» و «مونیخ» شناخته میشود – «برهوت» اولین فیلم استرالیایی او پس از ۱۲ سال بود؛ بازگشت به خانه نهتنها برای شخصیت او در فیلم بلکه برای خودش. او میگوید: «فراموش کرده بودم عملاً میتوان بدون یک پرواز ۲۰ ساعته، سر کار رفت. به آن بازیگران، بریتانیایی و آمریکایی که هرگز مجبور نیستند در کل دوران کاری خود با لهجه صحبت کنند، حسودی میکردم. وقتی در استرالیا مقابل دوربین میروی، حتی این حس را نداری که واقعاً کار میکنی.»
کانولی با صحبت در مورد مضامین فیلم، این مفهوم را تکرار میکند. «چه اتفاقی میافتد وقتی شما جایی را ترک میکنید و چه اتفاقی میافتد وقتی جایی میمانید؟ بسیاری از ما انتخاب میکنیم که زادگاه خود را ترک کنیم… بسیاری از افراد هم میمانند، و من فکر میکنم اینها پرسشهای بزرگ دنیایی است که مردم در آن جابجا میشوند، و سفری که ما ادامه میدهیم.»
فیلم با الگوبرداری از رمان هارپر، تماشاگر را از طریق یک پیرنگ پلیسی مرغوب هدایت میکند، جایی که شخصیتها – علاوه بر چالشهای مربوط به خشکسالی و آتشسوزی – با اشتباهات خود در گذشته و پیامدهای جدید آن روبرو میشوند.
اورایلی در فیلم نقش گرچن یکی دیگر از دوستان دوران کودکی آرون را بازی میکند. بازیگر ۴۴ ساله ایرلندی-استرالیایی که در فیلمهای بزرگ و پرفروش مانند «روگ وان: داستانی از جنگ ستارگان» و «ماتریکس ۲: بارگذاری مجدد» بازی کرده، برای این پرسش که اگر فرصت داشت، به خودِ جوان خود چه میگفت، یک جواب ساده دارد: «با خودت صادق باش.»
کانولی با اشاره به تأثیر همهگیری کرونا در بیش از یک سال گذشته به وبسایت اِستک میگوید: «فکر میکنم سال خیلی سختی برای خیلی از مردم بود و حالا یک سؤال بزرگ در مورد این که سینما چیست مطرح است، چون خیلیها درمورد این که آیا فیلمها باید بهصورت آنلاین پخش شوند یا روی پرده سینما به نمایش درآیند، صحبت میکنند.»
سینماگرِ مستقر در ملبورن، که فیلمهایی چون «بالیبو» (۲۰۰۹) و «موشکهای کاغذی» (۲۰۱۴) را در کارنامه دارد، ادامه میدهد: «اما شرکت ردشو «برهوت» را دوست داشت و به ما پیشنهاد داد فیلم را از اول ژانویه و درواقع بزرگترین روز سال در سینماهای استرالیا اکران کنیم. ردشو با تعدادی از بزرگترین فیلمهای استرالیایی تمام دوران، موفقیت زیادی کسب کرد، و آنها گفتند این چیزی است که میخواهند – این فیلمِ بزرگ، استرالیایی است. اریک (بانا) را دارد؛ بازیگرانی شگفتانگیز دارد، و از روی یک رمان بسیار پرفروش ساخته شده است.»
ازقضا آخرین فیلم استرالیایی بانا تا پیش از «برهوت» نیز فیلمی به کارگردانی کانولی بود: «رومولوس، پدر من» که در ۲۰۰۷ ساخته شد.
این بازیگر از همسرش ربکا گلیسون به خاطر معرفی کتاب هارپر تشکر میکند و میگوید: «او همیشه چند قدم از من جلوتر است. او کتاب را به همراه گروهی از دوستانش خوانده بود و آن را دوست داشت، و به من گفت باید کتاب را بخوانم زیرا بهاحتمال زیاد روزی به فیلم تبدیل میشود.»
بانا که در ده سال گذشته با کانولی در ملبورن یک فضای اداری مشترک دارد، تصور نمیکرد دوستش کسی باشد که وظیفه اقتباس از کتاب «برهوت» را عهدهدار شود، تا این که آنها یک روز ناهار را با هم صرف کردند و بانا علاقه خود را ابراز کرد.
بانا دراینباره به وبسایت آراِنزِد میگوید: «قبل از این که فکرش را بکنید، ما بیرون مشغول فیلمبرداری بودیم، بنابراین مطمئناً این حس بود که انگار بسیاری از ماهها در یک راستا قرار گرفتهاند.»
او چنان به كتاب علاقه داشت، كه برای محافظت از منبع اقتباس، بهعنوان تهیهکننده نیز قرارداد امضاء کرد. «حضور در تمام مراحل کار بسیار هیجانانگیز بود. با توجه به این که در استرالیا زندگی میکنم، بهطور معمول در بسیاری از مراحل پس از تولید فیلمها حضور ندارم. اما درمورد این فیلم میتوانستم بخشی از آن باشم – تدوین فیلم در حیاط خانه خودم – این موضوع را بیشتر سرگرمکننده میکند.»
او اعتقاد داشت مضامین مربوط به بازگشت به خانه و این که چقدر میتواند دشوار باشد، در داستان اهمیت دارد. «فکر میکنم این چیزی است که همه میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. من مفهوم دیدار مجدد دوستان مدرسه را دوست ندارم، و این احساسی بود که با هارون داشتم. به نظر میرسید او به گذشته خود برمیگردد، اما مجبور به بازگشت است. او به دلایل زیادی واقعاً نمیخواهد آنجا باشد.»
بانا در پاسخ به این پرسش که آیا خودش تابهحال در جلسات دیدار مجدد دوستان دبیرستان شرکت کرده است یا نه با خنده پاسخ میدهد: «برای من جذابیت ندارد. به یكی از آنها رفتم، و درواقع با چند نفر از دوستان بسیار عزیز دوران مدرسه همچنان ارتباط دارم. احساس میکنم حلقه دوستان خودم را دارم و نیازی به افزایش تعداد آنها ندارم.»
او با اشاره به شخصیت گرچن در فیلم اضافه میکند: «اما من فکر میکنم بسیاری از افراد میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند و فکر میکنم گرچن نماینده همان زندگی است که آرون ترک کرد. او میتوانست برود و در شهر بزرگتر زندگی کند، اما ماند و سعی کرد بیشتر عمرش را در شهر زادگاه خود بگذراند، و رابطه زیبایی بین این دو وجود دارد که وقتی کتاب را خواندم واقعاً من را جذب کرد.»
بانا ادامه میدهد: «ما تا وقتی با اتفاقاتی که در گذشتهمان رخ داده است کنار نیاییم، واقعاً روبهجلو حرکت نمیکنیم. ما روایتهای دوگانهای در این داستان داریم، با شخصیتهای جوان و با خودمان، که ازنظر احساسی بسیار عالی است.»
«برهوت» در لوکیشنهایی در منطقه ویمرا در ویکتوریا، که با ماشین حدود چهار ساعت و نیم تا ملبورن راه است، فیلمبرداری شد. بانا میگوید بازی در فیلم برای او تجربه فوقالعادهای بود و آرزو میکند کاش میتوانست در فیلمهای استرالیایی بیشتری کار کند.
بانا همچنین به دلیل شناخت مناسب ویکتوریا، در تلاش برای پیدا کردن لوکیشنهای مناسب برای فیلمبرداری مشارکت داشت. «اگر کتاب را خوانده باشید، چشمانداز در این داستان هیجانانگیز اساساً بسیار مهم است، و این واقعاً بر تنش دراماتیک و پرداخت بصری فیلم میافزاید. این چیزی است که ما برای اطمینان از درست بودن کاری که انجام میدهیم، بهخصوص برای یک اقتباس سینمایی بزرگ، در نظر داشتیم و درباره آن بحث میکردیم.»
داستان رمان در یک شهر کوچک اتفاق میافتد که خشکسالی شدید ساکنان آن را تحت فشار قرار داده است. به این موارد قتل یک خانواده در شرایط مرموز را اضافه کنید. بانا کتاب را بهعنوان یک داستان پلیسی عالی توصیف میکند. «کتاب جین بسیار خوب نوشته شده است. چالش ما این بود که کتاب را تا آنجا که ممکن است احساسی و بصری کنیم.»
هارپر که خودش در فیلم حضوری کوتاه دارد بر کار بانا در نقش یک مأمور پلیس مهر تأیید زد. بانا میگوید: «زیبایی شخصیت آرون در کتاب به این است که توصیفات فیزیکی بسیار کمی از او میشود، بنابراین من احساس آزادی میکردم. بههرحال بهعنوان یکی از علاقهمندان کتاب، از آن بسیار محافظت میکردم، فقط باید از ابزاری که در سینما داریم استفاده میکردیم تا فیلم به لحاظ احساسی تا حد ممکن با تماشاگر ارتباط برقرار کند.»
فیلم ابتدا قرار بود در آوریل ۲۰۲۰ اکران شود، اما به دلیل محدودیتهای کرونایی در استرالیا به روزهای سال جدید موکول شد. بانا میگوید آنها خوششانس بودند كه توزیعکنندهای صبور داشتند كه از مشارکت در این فیلم خوشحال بود و صبر کرد یک پنجره اكران خوب در دسترس باشد.
نوشته «برهوت» از نگاه اریک بانا / بازگشت به خانه و باز شدن زخمهای قدیمی اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.