«احضار ۳»، تسخیر اهریمنی و روایتی ترسناک از یک اتفاق واقعی

امتیاز دهید post

مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری

شما نمی‌توانید اد و لورین وارنِ واقعی را به‌عنوان یک زن و شوهر معمولی توصیف کنید، چرا که آن‌ها در طول ۶۱ سال ازدواج خود به معروف‌ترین محققان پدیده‌های فوق طبیعی تبدیل شدند، که تنها با مرگ اد در سال ۲۰۰۶ پایان یافت.

داستان‌های ارواح و بدن‌ها و مکان‌های تسخیرشده که توسط وارن‌ها جنبه عمومی پیدا کردند، مستقیم یا غیر مستقیم منبع الهام ده‌ها فیلم، سریال تلویزیونی و فیلم‌های مستند بوده‌اند، ازجمله چند فیلم مجموعه سینمایی «وحشت در آمیتی‌ویل»، و شاید مشهورتر از همه در دنیای سینما، سری فیلم‌های «احضار» به کارگردانی جیمز وان.

ورا فارمیگا در نقش لورین وارن

جهانِ جیمز وان که حالا رسماً بزرگ‌ترین فرنچایز (فیلم‌های دنباله‌دار) ترسناک در تاریخ سینما است، و بیش از ۱٫۸ میلیارد دلار در سراسر جهان فروش داشته، شامل دو فیلم اول «احضار»، همچنین «راهبه»، «نفرین زن گریان»، «آنابل» و دو دنباله او «آنابل: آفرینش» و «آنابل به خانه بازمی‌گردد» است.

با توجه به این که ورا فارمیگا و پاتریک ویلسن در یک دهه گذشته چهار بار نقش اد و لورین وارن را بازی کرده‌اند، تعجب‌آور نیست که جملات یکدیگر را به پایان برسانند. ویلسن و فارمیگا در «احضار ۳: شیطان وادارم کرد» (The Conjuring: The Devil Made Me Do It) که هشتمین فیلم این مجموعه سینمایی پرطرفدار و سومین فیلم «احضار» است، بار دیگر نقش اد و لورین را تکرار کرده‌اند.

این فیلم از ۲۶ مه ۲۰۲۱ در بریتانیا و از چهارم ژوئن در سینماهای آمریکا توسط شرکت برادران وارنر روی پرده رفت و هم‌زمان از طریق اچ‌بی‌او مکس به‌طور آنلاین در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفت. «احضار ۳» در سه روز اول اکران در ایالات متحده ۲۴ میلیون دلار فروخت و در سایر بازارها نیز تاکنون ۳۳.۸ میلیون دلار فروش داشته است. به‌این‌ترتیب تازه‌ترین فیلم «احضار» فعلاً در دنیا ۵۷.۸ میلیون دلار به دست آورده است که با توجه به ۳۹ میلیون دلار هزینه تولید فیلم، رقمی قابل توجه است.

گپ و گفت فارمیگا و ویلسن با سایت استَک از علاقه واقعی آن‌ها به این مجموعه سینمایی نشان دارد. فارمیگا می‌گوید: «پیر شدن با همسر سینمایی من شگفت‌انگیز است. عشق من به پاتریک ویلسنِ پیر همچنان تب‌آلود است. من بسیار او را دوست دارم. ما دوستان خیلی خوبی هستیم و سختی کار احساسی و تاریکی را که انجام می‌دهیم، با خنده و شوخی کم می‌کنیم.»

ورا فارمیگا و پاتریک ویلسن در نقش لورین و اد وارن

ویلسن اضافه می‌کند: «ما از روز اول به هم اعتماد کردیم. کشش بین اد و لورین از آنجا می‌آید. با یکدیگر کاملاً راحت هستیم و بسیار سرگرم می‌شویم.»

ما در «احضار ۳» حتی می‌بینیم که وارن‌ها چگونه برای اولین بار در نوجوانی عاشق یکدیگر ‌شدند. نقش نسخه جوان‌تر آن‌ها را مگان اشلی براون و میچل هوگ بازی می‌کنند. فارمیگا می‌گوید: «این یکی از قسمت‌های مورد علاقه من در فیلم است. میچل لبخند پاتریک را دارد. برای وارن‌ها، آن عشق دوران نوجوانی، واقعی بود.»

«احضار ۳: شیطان وادارم کرد»، داستان خود را از یکی از پر سر و صداترین پرونده‌های وارن در دنیای واقعی می‌گیرد؛ پرونده‌ای که در ۱۹۸۱ در بروکفیلد، کانِتیکت در شمال شرقی آمریکا، با مبارزه برای پس گرفتن روح یک پسر بچه هشت ساله آغاز شد، و در ادامه برای اولین بار در تاریخ ایالات متحده، یک مظنون به قتل، در مقام دفاع به «تسخیر اهریمنی» متوسل شد.

سومین فیلم «احضار» به مشارکت این زوج در پرونده معروف آرن شاین جانسن، ۱۹ ساله (با بازی روری اوکانر در فیلم) مربوط می‌شود که ادعا کرد وقتی صاحب‌خانه خود را با ضربات پی‌درپی چاقو به قتل رساند، حال طبیعی نداشت و در تسخیر اهریمن بود. جانسن قبلاً در مراسم جن‌گیری پسربچه‌ای به نام دیوید گلاتزل (جولین هیلیارد) که وارن‌ها نیز در آن نقش داشتند، حضور داشت. با گذشت زمان، حقایق حادثه به‌شدت مورد مناقشه قرار ‌گرفت و «احضار ۳: شیطان وادارم کرد» از آن پرونده به‌عنوان ویترینی برای نمایش همه نوع ترس‌های خیالی استفاده می‌کند. (در زندگی واقعی، جانسن به جرم قتل درجه یک محکوم شد و پنج سال از دوران حبس ۱۰ تا ۲۰ ساله خود را تحمل کرد.)

هرچند نام وان با مجموعه فیلم‌های «احضار» مترادف است – به‌عنوان نیروی خلاق سری فیلم‌های مرتبط با آن، شکل دادن به داستان‌ها، نظارت بر اسپین‌آف‌ها، و کارگردانی دو فیلم‌ اول مجموعه «احضار» تا به امروز – اما «احضار ۳: شیطان وادارم کرد» اولین فیلم «احضار» درباره وارن‌ها است که در آن وان روی صندلی کارگردان حضور ندارد و تنها تهیه‌کننده فیلم است.

فیلمساز استرالیایی «احضار ۲» را هم نمی‌خواست کارگردانی کند، اما با اصرار فارمیگا و ویلسن متقاعد شد که برگردد. او هنگام فیلمبرداری اشاره کرد ممکن است فیلم سوم را کارگردانی نکند، اما بازیگران فکر می‌کردند که می‌توانند دوباره او را متقاعد کنند.

فارمیگا می‌گوید: «وقتی شنیدم او ممکن است فیلم سوم را كارگردانی نکند، به خودم گفتم، “دوباره به او گیر می‌دهم و مطمئن هستم جواب می‌دهد”، مثل کاری که دفعه قبل کردیم.»

اما وقتی فارمیگا و ویلسن این بار نتوانستند کاری از پیش ببرند و وان را راضی کنند، فارمیگا حس کرد باید مطمئن شود دست توانای وان همچنان همراه با هسته اصلی این مجموعه سینمایی موفق است.

او می‌گوید: «می‌دانستم جیمز هنوز داستان را شکل می‌دهد و فیلم را تولید می‌کند، این که اثر انگشت او روی کل پروژه هست، بنابراین مهم‌ترین مسئله برای من این بود که جیمز کسی را پیدا کند که نگاهش با او مطابقت داشته باشد، کسی که بیش از هر چیز دیگری در جهان بخواهد فیلم سوم «احضار» را کارگردانی کند.»

ورا فارمیگا، مایکل شاوز و پاتریک ویلسن

و برای این دو بازیگر بسیار باعث خوشحالی بود که وان، مایکل شاوز را به‌عنوان جانشین خود انتخاب کرد، کسی که وان دو سال قبل کارگردانی فیلم «نفرین زن گریان» را به او سپرد.

وان می‌گوید: «من تازه با مایكل شاوز كار كرده بودم، و خیلی از او خوشم آمده بود. دیدم که هم‌زمان با کار روی اولین فیلم بلند سینمایی خود به‌عنوان یک فیلمساز چقدر رشد کرد، و خلاقیت، انرژی و طرز فکر او را که دقیقاً مورد نیاز سومین فیلم «احضار» بود، حس کردم.»

ویلسن می‌گوید: «شاوز یک افزوده عالی بود، چون او عاشق این فیلم‌ها است و احترام خیلی زیادی برای جیمز قائل است. او همچنین جسور است، و از امتحان چیزهای جدید و به کار بردن ایده‌های جدید، هراس ندارد. او برای این مجموعه سینمایی احترام قائل است، و در عین حال از این که آن را به جلو سوق ‌دهد، بسیار هیجان‌زده است.»

فارمیگا و ویلسن پس از سال‌ها بازی در نقش وارن‌ها، غیب‌بینان و اهریمن‌شناسان و شاهدان مواردی که باعث می‌شود بیشتر مردم قالب تهی کنند، خودشان از این که چطور با این جهان وحشتناک راحت کنار آمده‌اند، متعجب هستند.

فارمیگا می‌گوید: «هفته گذشته اتفاقی برای من افتاد. با پاتریک تماس گرفتم و گفتم، “سر درنمی‌آورم. نمی‌دانم اینجا چه خبر است”. مدام اتفاق می‌افتاد. و بعد متوقف شد. اما اگر الان به شما بگویم، واقعاً احمقانه و مضحک به نظر می‌رسد. در لحظه ترسناک است، اما اگر عملاً در مورد آن صحبت کنیم، واقعاً عادی به نظر می‌رسد.»

او ادامه می‌دهد: «خود من احساسات و لحظات واقعی داشته‌ام. در خانه‌ای بودم که تاریخچه بسیار تاریکی داشت، و ناگهان حس کردم کسی به من دست زد، درحالی‌که کسی آنجا نبود. بنابراین مطمئناً چیزهایی فرا طبیعی را تجربه کرده‌ام، چه فنجان‌هایی که بی‌دلیل از روی میز می‌افتند و چیزهای دیگر، اما ازنظر نیروهای منفی شیطانی در زندگی، دوست دارم فکر کنم که قادر هستم خودم را با نگاه مثبت و با خوبی‌ها و چیزهای که می‌دانم از من محافظت می‌کنند، بپوشانم. من آن نیروهای تاریک را به زندگی خود دعوت نمی‌کنم و بنابراین لزوماً به شکل وارن‌ها در این فیلم، چنین تجربه‌ای اعصاب‌خردکن ندارم.»

به همین ترتیب، ویلسن به چند تجربه ترسناک خود اشاره می‌کند: «در خانه من، چند مورد غیر قابل توضیح برای خودم یا افراد دیگر اتفاق افتاده است… من اعتقاد دارم نیروهای دیگری در زندگی ما هستند، اما، مانند ورا، من هم به موارد منفی اجازه ورود نمی‌دهم. بنابراین به بسیاری از بدبینی‌ها اعتقاد ندارم و سعی می‌کنم این موارد را از زندگی‌ام دور نگه دارم. واقعاً دوست دارم آن را به کار خودم و شخصیت‌هایی که نقش او را بازی می‌کنیم، محدود کنم.»

او با خنده ادامه می‌دهد: «و بگویم، با گذشت سال‌ها، هیچ چیز فرا طبیعی من را نمی‌ترساند. و شاید از روی نادانی باشد، اما احساس می‌کنم از پس این قضیه برمی‌آیم. فقط خودم را آرام می‌کنم و اگر مشکلی پیش بیاید از ورا می‌خواهم بیاید.»

فارمیگا حرف او را تأیید می‌کند و می‌گوید: «درست است. من هم همین اعتمادبه‌نفس را دارم و خاطرم جمع است… پس از یک دهه تجربه بازی در نقش این شخصیت‌ها، اکنون تقریباً شکست‌ناپذیر هستم. به‌نوعی احساس می‌کنم در برابر هر چیز منفی، غیر قابل نفوذ هستم.»

واقعیت در مقابل داستان: «احضار ۳» تا چه حد بر اساس زندگی واقعی است؟

شاوز می‌گوید: «نکته جالب در مورد فیلم‌هایی مانند «احضار» این است که تماشاگر همیشه این بازی سرگرم‌کننده را انجام می‌دهد که “خوب، داستان فیلم واقعی بود؟”»

شاوز در خانواده‌ای کاتولیک بزرگ شد، اما می‌گوید ساخت فیلم، مثل این بود که ایمان او زیر سؤال رفته باشد. «اگر تصمیم بگیرید آرن شاین جانسن و داستان او را باور کنید، واقعاً پیامد و وزن دارد، چون ما در مورد یک قربانی واقعی و یک قتل واقعی صحبت می‌کنیم.»

شاوز اذعان می‌کند، گرچه داستان «احضار ۳: شیطان وادارم کرد» بر اساس یک پرونده واقعی، سوابق دادگاه و مصاحبه‌ها بنا شده است، اما سازندگان فیلم در مواردی برای روایت ماجراها آزادی‌های خاصی داشته‌اند. او در گفت‌وگو با یو‌اس‌ای تودی توضیح می‌دهد که چگونه بین روایت درست اتفاقات و ساخت یک تریلر ترسناک سرگرم‌کننده توازن ایجاد کرد.

«احضار ۳» جن‌گیری را به شکلی عذاب‌آورتر به تصویر می‌کشد

فیلم با وارن‌ها و یک کشیش شروع می‌شود که می‌کوشند روح اهریمنی را از بدن دیوید خارج کنند. به گفته شاوز، هیچ عکسی از جن‌گیری واقعی وجود ندارد، اما شاهدان متعدد گفتند دیوید در هوا معلق شد. شاوز می‌گوید: «تماشاگران این را در بسیاری از فیلم‌های جن‌گیری دیده‌اند، بنابراین می‌خواستیم کاری کنیم آن‌ها زهره‌ترک شوند.»

او سکانسی را طراحی کرد که هنگام جن‌گیری، استخوان‌های دیوید انگار که کسی تکه‌ای از یک چوب شور را می‌کَنَد، ترق و تروق می‌کند. شاوز می‌گوید: «وقتی می‌بینید کسی از زمین بلند می‌شود، شاهد چیزی جادویی هستید، اما دیدن یک بچه کوچک که بدنش کج و معوج می‌شود و اساساً تحت شکنجه فیزیکی قرار دارد، بسیار ناراحت‌کننده‌تر است.»

کارگردان با صحنه جنایت با احترام مناسب برخورد کرد

در قسمت جدید «احضار»، آرن پس از حادثه مرگبار با صاحب‌خانه خود، آغشته در خون و درحالی‌که بی‌هدف در خیابان راه می‌رود توسط پلیس پیدا می‌شود. خط سیر داستان درست است، اما دلهره‌آور بودن و از ته دل بودن سکانس جنایت در فیلم، ساختگی است زیرا جانسنِ واقعی همه چیز را از یاد برده و هیچ خاطره‌ای از آن ندارد.

شاوز می‌گوید: «بدیهی است آرن چیزی‌اش می‌شد.» شاید یک روح شیطانی او را تسخیر کرده بود. شاید چیز دیگری بود. این واقعاً یک اتفاق خارق‌العاده در زندگی او است و بنابراین باید به‌نوعی تصور کنید چیزی ذهن او را تسخیر کرد و باعث شد از واقعیت جدا شود.»

جولین هیلیارد در نقش دیوید

«احضار ۳» فرصت را غنیمت می‌شمارد و از ادعای نفرین شدن استفاده می‌کند

وارن‌ها در جریان تحقیقات، در یک صحنه‌ بازگشت به گذشته، متوجه می‌شوند اولین برخورد دیوید با پدیده‌ فرا طبیعی در یک اتاق خواب رخ داد، جایی که پسر بچه روی یک تشک آبی خوابیده بود. یک دست اهریمنی از تشک بیرون می‌آید و به دیوید حمله می‌کند. اد و لورین بعداً زیر تخته‌های کف خانه چوبی یک توتم جادوگریِ نفرین‌شده پیدا می‌کنند.

در زندگی واقعی، ماجرای تشک آبی اتفاق نیفتاد، اما شاوز می‌گوید بعدازاین که خانواده گلاتزل به خانه‌ای اجاره‌ای نقل مکان کردند، دیوید گفت در اتاقی با یک لکه سوختگی غیرقابل توضیح، با تشک خود و زیر آن «یک برخورد تکان‌دهنده» را تجربه کرد. خانواده گلاتزل‌ِ واقعی همچنین در جنگل‌های اطراف کنده‌کاری‌هایی پیدا کردند که اعتقاد داشتند ریشه اهریمنی یا بت‌پرستی دارد. شاوز در فیلم خود می‌خواست از «وحشت شیطان‌پرستی» در اوایل دهه ۸۰ استفاده کند: «شاید گلاتزل‌ها نفرین‌شده بودند یا شاید فقط دچار ترس و پارانویای رو‌به‌افرایش بودند که واقعاً کشور را فرا گرفته بود.»

اد وارن دچار حمله قلبی شد، اما نه در این پرونده

به دنبال جن‌گیری آغاز فیلم، اد یک مشکل پزشکی پیدا می‌کند و به‌سرعت به بیمارستان منتقل می‌شود. شاوز می‌گوید در واقعیت، این اهریمن‌شناس در دهه ۱۹۸۰ چند حمله قلبی را تجربه کرد، ازجمله یک حمله که او را ماه‌ها روی صندلی چرخ‌دار قرار داد. در «احضار»، بیماری او به‌عنوان ابزاری برای سوق دادن داستان به همکاری لورین با پلیس به‌عنوان «واسطه» یا «غیب‌گو» مورد استفاده قرار می‌گیرد.

لورین وارن در پرونده‌های مربوط به افراد گمشده و موارد دیگر در دهه ۸۰ کمک کرد، و در سال ۱۹۸۹، وزارت دادگستری، کتابچه راهنمای کار با واسطه‌ها و غیب‌گوها را منتشر کرد. شاوز می‌گوید: «این چیزی بود که او به‌واسطه آن بسیار مشهور و در عین حال بدنام شد. تا این مرحله در فیلم‌های “احضار”، ما واقعاً هرگز فرصتی برای کشف این مسئله نداشتیم، چون آن‌ها فیلم‌هایی با موضوع خانه‌های تسخیرشده هستند.»

هیچ وکیلی با آنابل ملاقات نکرد

وكیل مدافع آرن در فیلم، چنان که انتظار می‌رود تمایلی به استفاده از «تسخیر اهریمنی» به‌عنوان یك استراتژی قانونی ندارد. وارن‌ها برای این که وکیل را متقاعد کنند، او را به شام ​​دعوت می‌کنند تا به خانه آن‌ها بیاید و آنابل را ببیند – عروسک بدنام که در اتاق مخصوص نگهداری مصنوعات نامقدس این زوج نگه‌داری می‌شود و ستاره مورد علاقه طرفداران سه فیلم اسپین‌آف «احضار».

دقیقاً در صحنه بعد، وکیل را در جلسه دادگاه می‌بینیم، با ظاهری که به نظر می‌رسد شاهد یک روح بوده است – و همه این‌ها به این خاطر است که او برای دفاع از آرن از راهی غیرمعمول استفاده کند. شاوز تأیید می‌کند این یک علامت اشاره به جهان بزرگ‌تر «احضار» است و دقیقاً همان چیزی نیست که در واقعیت اتفاق افتاد. «بی‌گناهی به دلیل پدیده‌های فرا طبیعی، قطعاً یک ادعای بزرگ و جسورانه بود. هر وکیلی که با این ادعا به دادگاه بیاید، حرفه خود را در معرض خط قرار می‌دهد. باید به‌نوعی شواهد ارائه می‌شد، چه مربوط به آرن یا چیزی که وارن‌ها داشتند.» در مورد عروسک آنابل، او باید حتی خیلی کوتاه، حضور خود را در فیلم نشان می‌داد. «حتی اگر او را نبینیم، وجودش همچنان مایه نگرانی و دلهره است.»

منابع: یو‌اس‌ای تودی و استک

نوشته «احضار ۳»، تسخیر اهریمنی و روایتی ترسناک از یک اتفاق واقعی اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.

مطالب مرتبط