درباره‌ی «بازی مالی» / آسیب‌پذیر، اما نفوذناپذیر

امتیاز دهید post

مجله نماوا، علیرضا نراقی

«بازی مالی» اولین ساخته آرون سورکین فیلمنامه‌نویس صاحب سبک سینمای هالیوود در سال ۲۰۱۷ مثل یک آلبوم قصه‌گوی موسیقی راک با ریتمی تند و نفس‌گیر است. پر از اوج و فرود، سرشار از پیروزی و شکست، بدون فوت وقت و انرژی و با عباراتی موزون که در خاطر باقی می‌ماند. فیلم داستان دوام آوردن و کمی بیشتر از دوام آوردن -برنده شدن- یک زن در بستری ظاهراً مردانه و بی‌رحم است. بستری که گویی شخصیت اصلی از شیرجه زدن به دورن خطرات آن لذت می‌برد و اینگونه خود را قوی‌تر و نفوذناپذیرتر می‌سازد.

عنصر ریتم در «بازی مالی» اهمیت فراوانی دارد. ریتم به بیان رخدادها و کنش‌ها فرم و لحن داده و همچنین جنس مونولوگ‌ها، دیالوگ‌ها و نحوه ادای آنها را تعیین کرده است. ریتم موسیقیایی و فزاینده در داستانگویی و دیالوگ‌نویسی که از مشخصات کار سورکین به عنوان فیلمنامه‌نویس است، در «بازی مالی» به عنوان اولین تجربه کارگردانی او، به سبک فیلمسازی‌اش نیز نفوذ کرده است. ریتم در کارگردانی و پیوند صحنه‌ها و بازی‌ها نقش محوری دارد و این فیلم را به اثری تبدیل کرده که حتی وقت پلک‌زدن به مخاطب نمی‌دهد و ۱۴۰ دقیقه را شبیه به دیدن چند دقیقه مسابقه اسکیِ پرریسک و هیجان کرده است. مونولوگ و صدای راوی در کنار دیالوگ‌محوری (در مقابل کنش‌محوری) که عناصر اصلی پیشبرد قصه در «بازی مالی» هستند، اغلب در دیگر آثار سینمایی منتهی به کند شدن روند داستانگویی می‌شوند و این کار بسیار دشواری است که سورکین با این ابزار (مونولوگ و دیالوگ) به ریتمی تند و فزاینده دست یافته است. او چه به عنوان فیلمنامه‌نویسی متبحر و چه حالا به عنوان فیلمسازی با اهمیت در ایجاد این ترکیب توانایی ویژه و منحصر به‌فردی دارد.

فیلم براساس زندگی یک شخصیت واقعی به نام مالی بلوم و کتاب خودزندگینامه او «بازی مالی» ساخته شده است. مالی با بازی جسیکا چستین، یک اسکی‌باز حرفه‌ای است که به دلیل مصدومیت شدید از بازی‌های المپیک زمستانی جا می‌ماند. او با این ضربه تروماتیک -که در فیلم لحظه شروع زندگی متفاوت و پرتنش شخصیت است- تصمیم می‌گیرد برای یک سال به لس‌آنجلس برود تا درس بخواند و زندگی تازه‌ای را شروع کند. آنجا پس از مدتی کار به عنوان پیشخدمت و منشی، با کار برگزاری قمار برای ستارگان سرگرمی و ثروتمندان مشهور آشنا می‌شود و خود شروع به برگزاری قمار و کسب ثروت از این راه می‌کند. موتور محرک بلوم در این راه برنده بودن است نه ثروت. ثروت برای مالی تنها به عنوان معیار موفقیت، برنده بودن و وسیله‌ای برای قوی شدن اهمیت دارد. او زنی سرسخت و سخت‌کوش است که شکست‌های زندگی خود را تنها از راه پیروزی در بلندپروازی‌های تازه و خطرناک التیام می‌بخشد. برای همین تنها چیزی که با آغوش باز پذیرای آن است تلاطم و دشواری است.

عنصر اصلی در ساخته شدن کاراکتر مالی پرورش یافتن او در دستان پدرش لری بلوم با بازی کوین کاستنر است. یک روانشناس سخت‌گیر که بیشتر از روان‌شناس، شبیه به یک ارتشی قدیمی خشک، مغرور و مقرراتی است. او مربی اسکی بی‌رحمی برای مالی است و با سختگیری از سر عشق، مالی را برای قوی بودن آماده می‌کند، غافل از اینکه با این عشق سخت(tough love)، موجب احساس خلأ عاطفی و فقدان حمایت در دخترش می‌شود. چیزی که اثراتش را بعدتر در عملکرد و انتخاب‌های مالی می‌بینیم. این شیوه تربیتی در کنار خیانت لری به همسرش، باعث نفرت مالی از پدرش می‌شود. کینه نسبت به پدر و انتقام از سخت‌گیری‌های او نیروی روانی اصلی مالی است برای سرسخت بودن و بیش از قدرت خود جنگیدن. او در ظاهر برخلاف مسیری که پدرش برایش ترسیم کرده است حرکت می‌کند، اما با همان انرژی قدرت‌دوستی که خستگی را ضعف می‌پندارد به پیش می‌رود. مالی با اینکه در ظاهر خلاف مسیر تعیین شده پدرش حرکت می‌کند، در باطن در ارزش‌های ساخته شده توسط او غرق است و به چیزی جز ضعیف نبودن نمی‌اندیشد.

فیلم هیچگاه وارد روابط شخصی و عاطفی مالی- به جز پدرش- نمی‌شود و این نکته مهمی در شخصیت اوست. او هیچگاه تن به رابطه نمی‌دهد. پاسخش به ابراز علاقه مردانی که به او جذب می‌شوند به طرزی پخته و با مدیریت، همواره منفی است. مالی همیشه برای حفظ استقلال خود تلاش می‌کند و از این طریق احساس قدرت را درونش پرورش می‌دهد. اما همین استقلال در نهایت او را تنها و آسیب‌پذیر می‌کند. او حالا در برابر اف‌بی‌آی و دولت فدرال ایالات متحده آمریکا قرار گرفته و اینجا شروع ورود یک رابطه حمایتگرایانه و معنادار در زندگی مالی است. رابطه او با چارلی جافی وکیلش با بازی ادریس البا و رابطه چارلی با دخترش در نمایش آنچه در درون مالی می‌گذرد اهمیت فراوان دارد. این رابطه به نوعی قرینه‌ای است با رابطه مالی و پدرش و تصویر معنادارتری از روانشناسی شخصیت ارائه می‌کند.

«بازی مالی» درباره رسیدن مالی بلوم به پذیرش خود و توقف اثبات خود به خود است. او بسیار کار می‌کند و برای بیدار ماندن و انرژی کافی داشتن به انواع داروها و مواد اعتیاد پیدا می‌کند، اما کم‌کم در میانه این صعود سریع و موفقیت‌های پی در پی، احساس تنهایی و پوچی سراغش می‌آید، به قدری که خود می‌گوید: «خودم را نمی‌شناختم و چیزی را هم که می‌شناختم برایم قابل تحمل نبود.» این درست چند دقیقه بعد از لحظه میانی فیلم است که مالی برای فرار از تحقیر و شکست، فلسفه خود را برایمان بازگو می‌کند: «تنها راه کنار آمدن با باخت، بردن است.» همین فلسفه، مالی را میان اعتیاد، آشفتگی، گروه‌های مافیایی خطرناک روسی و رد شدن از خط قرمز قانون فدرال می‌کشاند و تا آستانه مرگ پیش می‌برد. اما او پیش‌تر از خطر مرگ و دستگیری، احساس پوچی از بردن دریافته بود. البته اینجا نوعی نگرش اغراق‌آمیز ایدئولوژیک در فیلم سورکین نسبت به نجات‌بخشی قانون و دستگاه حاکمیت دیده می‌شود که گویی با ورود آن و پذیرشش از سوی مالی، آرامش و تعادل جای همه تنش‌ها را می‌گیرد.

یکی از عناصر جذاب «بازی مالی» شمایل‌سازی سورکین از مالی است، آنهم با بازی به یاد ماندنی و درخشان جسیکا چستین. مالی زنی است که بر همه چیز تسلط دارد. نوعی مدیریت، اراده و جاذبه در شخصیت و شمایل او وجود دارد که او را در عین آسیب‌پذیر بودن، نفوذناپذیر و مرموز کرده است. از لباس و ایست مالی تا نوع برخوردش با موضوعات تناقضات جالبی وارد شخصیت شده که او را باورپذیر می‌کند و تماشاگر را نسبت به شناخت بیشترش کنجکاور می‌کند. عنصر اصلی دراماتیک هم همین است؛ مبنای این فیلم شخصیت مالی است و آنچه که به عنوان هدف دنبال می‌شود سفر پرماجرا و تغییر اوست.

تماشای فیلم «بازی مالی» در نماوا

نوشته درباره‌ی «بازی مالی» / آسیب‌پذیر، اما نفوذناپذیر اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.

مطالب مرتبط