نگاهی به دو فیلم کوتاه / از عشق تا خشونت

امتیاز دهید post

مجله نماوا،‌ رضا صائمی

پنی و پاول/ تردید در انتخاب

ترس و تردید نسبت به همسفر و شریک زندگی همواره به مثابه یکی از مهمترین دلهره‌های درونی و اضطراب وجودی با انسان بوده است. تردیدی که یا فرد را دچار انفعال و استیصال در تصمیم‌گیری می‌کند یا حتی بعد از تصمیم‌گیری و انتخاب هم به خوره شک بدل می‌شود که مدام او را در کشمکش‌های درونی خویش و تنگنای آن فرومی‌بلعد. فیلم کوتاه «پنی و پاول» به کارگردانی برایان راولینز روایت همین ماجراست. قصه زنی به نام پنی است که فکر می‌کند پاول مرد رویاهایش را در لاس وگاس ملاقات کرده است. اما در حین رانندگی به سمت خانه پنی در هیوستون، تگزاس، آن‌ها کم‌کم متوجه می‌شوند که شاید آنقدر که تصور می‌کردند درباره یکدیگر نمی‌دانند. انتخاب سفر در جاده و بیابان نیز مولفه‌های بیرونی نمادینی خوبی است که می‌تواند این موقعیت دلهره‌آو را بازنمایی کند. به این معنا که زندگی مشترک را به مثابه جاده و همسر را به عنوان همسفر و بیابان را به مثابه تهی بودگی یا وحشت ترس و تردید از راهی که انتخاب شده در درون خود نشانه‌شناسی کرده و سویه بصری به این درام می‌بخشد. البته فیلم گاه واجد لحنی کمیک هم می‌شود گرچه در درون خود موقعیتی تراژیک را روایت می‌کند. این حس شک و تردید البته دو طرفه است و پاول هم در ملال این حال به سر می‌برد. چنانکه در وسط جاده از پنی می‌خواهد کنار بزند. بعد از این کار پاول لباس عوض می‌کند و به سمت بیابان کنار جاده می‌رود. بیابان در اینجا به نماد سرگشتگی و گمگشتگی او بدل شده و نمای لانگ شاتی که از او می‌بینیم تنهایی و تردید او را در کانون قاب قرار می‌دهد تا اینکه پنی هم به او می‌پیوندد و مشغول گفت‌وگو با او می‌شود. گفت‌وگو از برخی باورها و حس‌های مشترک و متضاد که در نهایت به واسطه همین گفت‌وگو انگار آنها بر تردیدهای خود غلبه کرده و بار دیگر به اتومبیل برمی‌گردند تا به سفر خود ادامه دهند. فیلم به شکل کوتاه بر تردیدهای کوتاه‌ای که در تجربه‌های عاطفی و زیست مشترک به وجود می‌آید تاکید کرده و مخاطب را به تامل درباره آن و مواجهه با آن به تفکر وادمی دارد. تردیدهایی که به قول شکسپیر گاهی به آدم خیانت می‌کند و از ریسک‌پذیری انسان در رسیدن به هدف و مقصد می‌کاهد.

بوریس در جنگل/ یک ملاقات هولناک

علاقه به شخصیت‌ها و قهرمان‌های مورد علاقه، یکی از خیالپردازی‌ها و فانتزی‌های آدم‌هاست که برخی به آن عینیت می‌بخشند و برای تماشا و ملاقات با قهرمان خود حتی تن به سفر می‌دهند. گاهی سفری پرماجرا. فیلم کوتاه «بوریس در جنگل» به کارگردانی رابرت هاکت روایت همین ماجراست. یک مرد آمریکایی به نام مِرو بلانکو است که برای ملاقات با قهرمان ترسناک خود، بوریس کارلوف، با هواپیما به لندن سفر می‌کند. اما در نهایت آنچه که مِرو با آن روبه‌رو می‌شود، اصلا آن چیزی نیست که انتظارش را داشت. در واقع او قربانی ملاقات با قهرمان خود می‌شوند. سویه ترسناک‌تر ماجرا این است که او بوریس کارلوف را در طبقه بالای یک کباب فروشی می‌بیند. ملاقاتی که با جستجو مصرانه او در این رستوران کوچک محقق می‌شود. صاحب مغازه ابتدا حضور کارلوف را در آن مکان انکار می‌کند و مرو را متهم می‌کند که مثل خیلی‌های دیگر که با دست داشتن کتاب به سراغ کارلوف در آنجا می‌آیند چیزی از آنها نمی‌خرند و دست خالی می‌روند. او درباره انواع دونات‌ها به خصوص دونات ویژه که به قول خودش گوشت آن به شکل دست‌ساز تهیه شده، سعی می‌کند بلانکو را به خرید و خوردن آنها ترغیب کند. بلانکو نیز برای جلب رضایت او تا نشانی کارلوف را به او بگوید قبول می‌کند. بعد از ملاقات شگفت‌انگیز و هولناک بلانکو با کارلوف و کشته شدن بلانکو، دوربین قاب آخر خود را بر روی همان دونات ویژه زوم می‌کند تا یک رمزگشایی وحشتناک برای مخاطب رخ دهد. آن دونات ویژه گوشت آدم‌های علاقه‌مند به کارلوف بود که قربانی ملاقات با او شده بودند. گویی فیلم قصد دارد بر این نکته تاکید کند تصویری که از قهرمان‌های خود در ذهن داریم بیش از آنکه واقعیت داشته باشد حاصل خیال‌ورزی فانتزی است و گاهی هویت آدم‌ها قربانی همان شخصیت‌هایی می‌شود که قهرمان زندگی افراد هستند.

تماشای «پنی و پاول» و «بوریس در جنگل» در نماوا

نوشته نگاهی به دو فیلم کوتاه / از عشق تا خشونت اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.

مطالب مرتبط