«نزدیک»؛ تفسیری از جاده سنتی مردانگی

امتیاز دهید post

مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری

لوکاس دونت با اولین فیلم بلند داستانی خود سفری پیچیده را تجربه کرد. «دختر» به کارگردانی فیلمساز بلژیکی در سال ۲۰۱۸ برنده جایزه دوربین طلایی جشنواره فیلم کن شد، نتفلیکس پخش آن را به عهده گرفت و نماینده کشورش در بخش اسکار بهترین فیلم بلند بین‌المللی بود.

دونت ۲۶ ساله بود که کار روی پروژه «دختر» را شروع کرد. تازه از آکادمی سلطنتی هنرهای زیبا در خنت، جایی که در رشته سینما تحصیل کرد، فارغ‌التحصیل شده بود و خیلی انگیزه داشت. او فیلم را تا حدی با الهام از تجربیات خودش در جوانی و البته داستان واقعی نورا مانسکور، بالرین تراجنسیتی ساخت.

بااین‌حال در ماه‌های پس از نمایش «دختر» در کن، فیلم به دلیل به تصویر کشیدن تجربه یک ترنس جوان از منظر مردانه، با یک بازیگر مرد دگرجنس‌گرا در نقش اصلی (ویکتور پولستر که برای کار خود در فیلم در جشنواره کن برنده جایزه بازیگری شد) و پایانی خشونت‌آمیز که برخی از بینندگان آن را سوءاستفاده‌ تعبیر کردند، با انتقاد مواجه شد. واکنش شدید کارگردان جوان را غافلگیر کرد و او را در فکر فرو برد که مسیر کاری خود را چگونه ادامه دهد.

ادن دامبرین

دونت می‌گوید: «ما قلب و روح خودمان را در آن کار گذاشتیم. واقعاً برای من یک فرآیند یادگیری بود. آن واکنش‌ها دید من را درمورد این که چطور می‌توان به یک کار بدون قصد و غرض، از جنبه‌های مختلف نگاه کرد، خیلی باز کرد.» در همان زمان دائم از او سؤال می‌شد فیلم بعدی‌اش چه خواهد بود. دونت می‌گوید: «کاملاً یک چالش بود – برگشتن به یک میز و یک صفحه سفید و پیدا کردن چیزی که می‌خواستیم با همان انرژی و اشتیاق درمورد آن حرف بزنیم.»

بعد او با همکار نویسنده‌اش، آنجلو توسنس مسیر پیش روی خود را ترسیم کرد. ازآنجایی‌که بخشی از جنبه‌های «دختر» از تجربه شخصی دونت و احساس طرد شدن به‌عنوان یک کودک فراجنسیتی ناشی شد، او تصمیم گرفت برای کار بعدی بیشتر روی تجربیات خود تأکید کند. دونت می‌گوید: «اولین فیلم من از خیلی جهات درباره زنانگی بود. می‌دانستم حالا می‌خواهم چیزی درباره مردانگی بسازم.»

نتیجه فیلم «نزدیک» (Close) است که در جشنواره فیلم کن ۲۰۲۲ برنده جایزه بزرگ یا جایزه دوم شد و در نود و پنجمین دوره جوایز اسکار در بخش بهترین فیلم بلند بین‌المللی نامزد بود. در سالی پر از داستان‌های سینمایی با موضوع دوران بلوغ، «نزدیک» دل‌خراش‌ترین آن‌هاست.

فیلم تجربیات لیو، پسری ۱۳ ساله (ادن دامبرین) را دنبال می‌کند که دوستی نزدیک و شبه عاشقانه او با رمی (گوستاو دو وال) زیر ذره‌بین قرار می‌گیرد و تعدادی از همکلاسی‌ها آن‌ها را متهم به داشتن رابطه‌ای نامتعارف می‌کنند. پس‌ازاین که لیو، دلخور از این حرف و حدیث‌ها شروع به فاصله گرفتن از رمی می‌کند، یک سری وقایع کوچک به یک تراژدی تبدیل می‌شود.

با وجود چرخش تلخ اتفاقات، داستان قهرمان جوان فیلم در حالی دنبال می‌شود که می‌کوشد با حادثه دلخراش و نیروهای پشت سر آن کنار بیاید و با مادر داغدار لیو (امیلی دوکن) دوباره ارتباط برقرار کند. کار سختی است، اما کارگردان موضوع را با حساسیت مدیریت می‌کند تا پایه‌های تاریک آن به نقدی چشمگیر از جاده سنتی مردانگی که در جوامع سراسر دنیا تعبیه شده است، هدایت شود.

دونت می‌گوید: «خیلی از مثال‌ها و تصاویر درمورد مردانگی اغلب با خشونت یا دوری ارتباط دارند. این چیزی است که ما سعی کردیم یک ترجمه سینمایی برای آن پیدا کنیم – آن تمایل عمیق برای ارتباط و این که چه اتفاقی می‌افتد اگر قطع شود، نه‌فقط برای فرد دیگر، بلکه در دنیای درونی خود شما.»

دونت خودش در جوانی این را تجربه کرد. او می‌گوید: «با رسیدن به سن بلوغ احساس می‌کردم ارتباط عاطفی چیزی است که در واژگان مردانگی، اغلب زنانه یا ناخواسته در نظر گرفته می‌شود.»

گوستاو دو وال

بااین‌حال، دیدگاه‌های او در حین شکل دادن به داستان «نزدیک» گسترده‌تر شد. توسنس در ۲۰۱۳ کتاب «رازهای عمیق: دوستی پسران و بحران ارتباط» نوشته نایوبی وی، روان‌شناس آمریکایی را به او داد که شامل گفت‌وگو با ۱۵۰ پسر درباره دوستی‌های مردانه است. دونت می‌گوید: «من اظهارات آن پسران را خواندم و این که چطور در چند سال، وقتی به بلوغ رسیدند و نوجوان شدند، نظرشان تغییر کرد. دایره لغات آن‌ها تغییر کرد یا جرئت نکردند دوباره به همان شکل صحبت کنند. برای من کاملاً قابل درک بود. عمیقاً با آن ارتباط برقرار کردم. کوچک که بودم می‌ترسیدم با پسران دیگر صمیمی شوم؛ بنابراین فکر می‌کنم با این که نمی‌خواستم، آن‌ها را کنار می‌گذاشتم و شاید آن‌ها هم من را کنار می‌گذاشتند.»

با این که «نزدیک» در زمان سفر نمی‌کند، اما نشان می‌دهد چگونه می‌توان چنین چیزی را به‌واسطه فشارهای محیط پایه‌گذاری کرد و برای غلبه بر آن‌ها چه کاری لازم است. از این نظر، فیلم تقریباً مانند یک کار معمایی عمل می‌کند و کودک غم‌زده‌ را در حالی نشان می‌دهد که مجبور است بررسی کند قطع تماس او با دوست صمیمی‌اش چطور شرایط غیر قابل برگشتی را رقم زد.

دونت از ارائه هر نوع جزئیات صریح درمورد خود تراژدی پرهیز می‌کند و با دقت خاص به موقعیت نزدیک می‌شود. او می‌گوید: «ما از نزدیک با یک مرکز پیشگیری در بلژیک کار می‌کردیم. وقتی صحبت می‌کردیم، یکی از موارد بحث نگاه عینی به تصاویری بود که واقعاً می‌تواند جرقه این رفتار را بزند.»

امیلی دوکن و ادن دامبرین

سفر دونت به سینما تحت تأثیر برخی موضوعات بود که در هر دو فیلم او بررسی شده است. او مانند قهرمان فیلم «دختر» در ابتدا می‌خواست یک رقصنده باشد. او می‌گوید: «روش من برای حرکت خیلی غیر عادی و زنانه تلقی می‌شد. آدم‌های اطراف من خجالت می‌کشیدند. آن لحظه‌ای بود که رقصیدن را کنار گذاشتم. ۱۲ سال داشتم. مامانم از یکی از دوستانش یک دوربین کرایه کرد و به من داد، چون فهمید دیگر نمی‌خواهم برقصم. بعدازآن تمرکزم را کاملاً روی فیلمسازی گذاشتم.»

دونت ابتدا با این هدف که روزی فیلم‌های پرفروش بسازد وارد مدرسه سینما شد. بعد فیلمی از شانتال آکرمان، «ژان دیلمان، شماره ۲۳ که در کومرس، ۱۰۸۰، بروکسل» (۱۹۷۵) را دید. نگاه حماسی به زنی که تحت فشارهای روزانه سر به جنون می‌گذارد، خیلی با او ارتباط برقرار کرد. دونت می‌گوید: «من همیشه دوربین را در مناطق جنگی یا جنگل‌هایی با دایناسورها دیده بودم. ناگهان دوربینی را دیدم که روی یک زن در آشپزخانه و در حال آشپزی، متمرکز بود و این تصویری بود که تمام عمرم در واقعیت از مادربزرگم و مادرم در ذهن داشتم. متوجه شدم شما می‌توانید دوربین را خیلی نزدیک به جایی که هستید قرار دهید. می‌توانید از دنیایی که قبلاً دیده‌اید فیلم بگیرید.»

آن کشف و شهود، همراه با دیدن فیلم‌های‌ شورانگیز وونگ کار وای و پدرو آلمودوار، زیبایی‌شناسیِ در حال تکامل دونت را شکل داد: میل به کارهای تند و تلخ که برای تفسیر الگوهای بزرگ‌تر در جامعه مدرن طراحی شده است. او می‌گوید: «دیگر نمی‌خواستم از سینما لزوماً برای سرگرم کردن استفاده کنم، بلکه می‌خواستم دوربین را روی چیزی متمرکز کنم که در دوران رشد دیده بودم.»

لوکاس دونت

و بعد برادران داردن، ژان پیر و لوک، تحسین‌شده‌ترین کارگردانان معاصر بلژیک بودند. دونت اولین بار با دیدن «پیمان» (۱۹۹۶) در دبیرستان با کار آن‌ها آشنا شد. او می‌گوید: «واقعاً برای من جالب بود که آن‌ها از دوربین در قالب یک طراح رقص استفاده می‌کنند تا از طریق میزانسن، زمان و مکان را یکپارچه کنند.»

امسال فیلم دونت برای انتخاب به‌عنوان نماینده بلژیک در جوایز اسکار، «توری و لوکیتا» برادران داردن را کنار زد، اما کارگردان ۳۱ ساله می‌گوید اصلاً احساس نکرد آن‌ها دلخور شدند. او می‌گوید: «همان ابتدا گفتند، “ما می‌خواهیم تو را مجبور کنیم این کار را انجام دهی، چون تو جوان هستی و انرژی مناسبی داری.” برادران داردن حالا روی فیلمنامه بعدی خود کار می‌کنند. هر دو فوق‌العاده مهربان هستند و همه‌چیز بین ما خوب است.»

«نزدیک» که از دوم نوامبر ۲۰۲۲ در بلژیک اکران شد و از اوایل ژانویه توسط شرکت ای۲۴ در سینماهای آمریکا روی پرده رفت، دونت را به‌عنوان یک پدیده سینمای هنری در سطح جهانی و یکی از تیزبین‌ترین وقایع‌نگاران دوران نوجوانی معرفی می‌کند. ضمن این که فیلم، شهرت او را به‌عنوان فیلمسازی که در گرفتن نقش‌آفرینی‌های بسیار احساسی از بازیگران جوان و اغلب غیر حرفه‌ای خود مهارت فوق‌العاده‌ دارد، تثبیت می‌کند.

دونت خیلی اعتقاد ندارد همه‌چیز دقیقاً مانند فیلمنامه پیش برود ‌و بازیگرانش را تشویق می‌کند دیالوگ‌ها را بداهه‌سازی کنند. او روش خود را به «یک طراح رقص در معرفی حرکات» تشبیه می‌کند و می‌گوید: «رویکرد نسبتاً باز به بازیگران جوان امکان می‌دهد بخش بسیار زیادی از خودشان را به فیلم بیاورند. من شخصیت‌هایی برای آن‌ها می‌سازم که در آن‌ پنهان شوند. بازیگران برای من نقش یک همکار فیلمنامه‌نویس را دارند.»

این استراتژی به او کمک کرد دو نقش‌آفرینی مرکزی حیرت‌انگیز از دامبرین و دو وال بگیرد. دامبرین که فرانسوی است و در یک آکادمی رقص در بلژیک آموزش می‌بیند، قبل از این که دونت او را در ۲۰۱۸ در یک قطار ببیند، هیچ‌وقت بازی نکرده بود. دونت با هدف گرفتن تست بازیگری از دامبرین برای نقش اصلی «نزدیک» به او نزدیک شد. دونت توضیح می‌دهد وقتی دامبرین را دید که آن زمان ۱۱ ساله بود، از ظاهر «فرشته‌مانند» و «چشم‌های بسیار درشت» او شگفت‌زده شد.

دامبرین که حالا ۱۵ ساله است، توضیح می‌دهد بازی در یک فیلم برای او یک «رؤیای پسرانه» بود و با دیدن فیلم‌های «انتقام جویان» این ذهنیت را داشت که بازیگری می‌تواند سرگرم‌کننده باشد. (او اضافه می‌کند وقتی با مادرش تماس گرفت و به او گفت یک غریبه برای بازی در یک فیلم با او صحبت کرده است، او پاسخ داد: «از قطار پیاده شو! از قطار پیاده شو!»)

مادر دامبرین درنهایت او را در کل مدت فیلمبرداری که دو ماه طول کشید، در بلژیک و هلند همراهی کرد. یکی از چالش‌های مختلف دامبرین این بود که باید چند لحظه بسیار احساسی را در یک کلوزآپ طولانی و بی‌صدا بازی می‌کرد. در یکی از تأثیرگذارترین صحنه‌های فیلم، لیو، شخصیت او در مطب یک دکتر از شدت فشار روحی زیر گریه می‌زند. پس‌ازآن که دامبرین در همان اولین برداشت صحنه را به شکلی عالی اجرا کرد، خیلی از عوامل تولید نیز شروع به گریه‌ کردند.

فرانس، مادر دامبرین می‌گوید استعداد دونت در کار با بازیگران جوان تا حدی متأثر از دوران جوانی خود اوست. او اضافه می‌کند تأکید دونت بر ایجاد پیوند بین عوامل تولید و بازیگران، قبل از فیلمبرداری و آزاد گذاشتن بازیگران در بداهه‌پردازی به پسرش اجازه داد احساس راحتی کند و بتواند روی عناصر احساسی نقش‌آفرینی خود تمرکز داشته باشد.

فرانس همچنین اشاره می‌کند دونت و دامبرین تجربیات خود از بزرگ شدن توسط مادران مجرد را با هم به اشتراک گذاشتند، «مادرانی که باید سر دربیاورند چگونه بچه‌های خود را بزرگ کنند». به گفته او، کارگردان «خیلی همدل است.»

دونت این روزها حرکت‌های بعدی خود ارزیابی می‌کند. او پس از اکران «دختر» با سی‌ای‌ای قرارداد امضا کرد، اما هنوز درمورد کار روی پروژه‌ای خارج از اروپا، جایی که حمایت دولت را دارد، تصمیم نگرفته است. او می‌گوید: «فعلاً واقعاً علاقه دارم چیزهایی را بسازم که خودم می‌نویسم و از آنجا شروع کنم. هنوز فیلم‌هایی هستند که می‌خواهیم بسازیم و از چشم‌اندازهای بسیار دقیق فیلمبرداری کنیم. این داستان‌ها دنیایی را نشان می‌دهند که ما حالا در آن زندگی می‌کنیم.»

او از این که تجربه‌ کارگردانی «دختر» او را به سمت فیلمی هدایت داد که مخاطبان با آن ارتباط برقرار می‌کنند، خوشحال است. دونت می‌گوید: «فکر می‌کنم واکنش‌ها به فیلم اول من باعث نشد ساکت بشوم یا حالت دفاعی بگیرم. آدم‌‌ها می‌توانند به کار شما نگاه متفاوتی داشته باشند. هدف مشارکت در مکالمه است. ما را آگاه‌تر و قوی‌تر می‌کند و چیزهای زیادی به ما یاد می‌دهد.»

بااین‌حال دونت اذعان می‌کند با توجه به انتقادها از فیلم اولش، بازگشت به دنیای فیلمسازی برای او «ازنظر احساسی چالش‌برانگیز» بود. او اضافه می‌کند «حالا اگر فیلمی با شخصیت ترنس در نقش اصلی بسازم، آن را طور دیگری می‌سازم.» هرچند کارگردان حاضر نیست دقیقاً بگوید چه چیزی را تغییر می‌دهد. فقط می‌گوید: «من نمی‌توانم به گذشته برگردم.»

دونت می‌گوید فیلم‌های او تا حالا درباره دوره‌ای از جوانی یک فرد بوده است که «برای اولین بار با جامعه روبرو می‌شود و با انواع هویت‌ها یا کلیشه‌های هویت دست و پنجه نرم می‌کند.»

او ادامه می‌دهد: «وقتی جوان هستید، می‌خواهید به یک گروه تعلق داشته باشید، اما این برای بعضی‌ها کارساز نیست. فیلم‌های من دنیا را از این منظر نشان می‌دهند.»

منبع: ایندی‌وایر، نیویورک تایمز

تماشای فیلم «نزدیک» در نماوا

نوشته «نزدیک»؛ تفسیری از جاده سنتی مردانگی اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.

مطالب مرتبط