بازی های بتل رویال؛ چرا محبوب و چرا دیگر بس است

امتیاز دهید post

این روزها به ندرت پیش می‌آید که سبکی جدید قدم به دنیای بازی‌های ویدیویی بگذارد و با مقبولیت و استقبال بالای گیمرها مواجه شود. بیشتر بازی‌هایی که هر سال روانه بازار می‌شوند، همان شوترهای اول شخص پرطرفدار هستند، نقش آفرینی‌هایی که بیش از هر موقع دیگری محبوب شدند و یا بازی‌های ورزشی و ریسینگی که چون گذشته بهترین نیستند.

البته سبک جدید بتل رویال که یکی از شگفتی‌های ده سال اخیر دنیای بازی است، پاراگراف بالا را زیر سوال می‌برد. این سبک که درست از روح رمانی به همین نام و سری فیلم‌های هانگر گیمز تغذیه می‌کند، امروزه به چنان محبوبیتی رسیده که عنوانی چون فورتنایت حالا درآمدی بیشتر از 1 میلیارد دلار برای سازنده‌هایش کسب کرده است.

اما در این مطلب می‌خواهیم ابتدا به طور خلاصه به تاریخچه و نقطه آغاز این سبک جدید پرداخته، در ادامه عوامل موفقیت آن را بررسی کرده و در انتها توضیح دهیم که چرا بهتر است هر چه زودتر با آن وداع کنیم.

چطور همه چیز شروع شد؟

بازی H1Z1 یکی از اولین عناوین بتل رویال مستقل بود که البته هرگز نتوانست به محبوبیت بازی های امروزی برسد.

به نظر می‌رسد اولین باری که چنین ایده ای در یک بازی ویدیویی به کار برده شد، سال 2012 میلادی بود که مادی به نام Hunger Games برای عنوان بسیار محبوب و پرطرفدار ماینکرفت منتشر شد. پس از آن ماد مشابه دیگری به نام DayZ این بار در نسخه دوم سری Arma به وجود آمد و کمی بعد به عنوانی کاملا مستقل تبدیل شد.

اما اگر تا آن زمان نامی از بتل رویال و بازی‌های آن به گوش‎تان نرسیده بود، تعجبی ندارد چرا که Player Unknown's Battlegrounds یا به اختصار PUBG اولین عنوانی بود که تقریبا اکثر ما را با این سبک آشنا کرد و نام بتل رویال را بر سر زبان‌ها انداخت. طراح اصلی بازی نیز چون دیگر عناوین کارش را با مادی در Arma 2 و در ادامه با بازی مستقلی به نام H1Z1 شروع کرد تا آنکه به استخدام استودیو Bluehole در آمد و ایده قدیمی اش یعنی همان PUBG را به صورت دسترسی زودهنگام منتشر کرد.

البته کار به همین جا ختم نشده و فورتنایت که در اوایل انتشارش به تقلیدی کورکورانه از پابجی متهم می‌شد، چنان طیف وسیعی از مخاطبین را جذب خود کرد که امروزه به پدیده ای در فرهنگ عام تقریبا تمام مردم دنیا تبدیل شده است. باور نمی‌کنید؟ کافی است بخش اخبار دیجیاتو را در یک ماه اخیر دنبال کرده باشید تا با عنوان‌های عجیبی چون استخدام مربی توسط والدین برای فرزندانشان در بازی یا درآمدهای کهشکشانی آن مواجه شوید. فراگیر شدن ایموت‌ها یا همان حرکات رقص فورتنایت که خود مقوله جذاب و فراگیر دیگری است.

اما اگر فکر می‌کنید پابجی و فورتنایت تنها بازی‌های بتل رویالی هستند که صنعت بازی را به تسخیر خود در آورده‌اند، سخت در اشتباه هستید. سری به شبکه استیم بزنید و تنها نگاهی به بازی‌های منتشر شده در چند ماه اخیر بکنید. بی اغراق با ده‌ها عنوان مختلف رو به رو می‌شوید که هر کدام به نحوی تلاش دارند موفقیت‌های دو بازی نامبرده را تکرار کنند.

بدون شک فورتنایت را می‎توان یکی از شگفتی‎های دهه اخیر دنیای بازی دانست.

اما چرا بتل رویال به این اندازه محبوب است؟

برای آنکه سبکی چون بتل رویال در چنین زمان کوتاهی به این موفقیت و محبوبیت برسد و به راستی راه صد ساله را یک شبه طی کند، بی شک عوامل زیادی نقش بازی می‌کنند. اولین برتری چنین عناوینی دقیقا سبک جدید و متفاوت آن‌ها است. در صنعتی که هر سال دکمه‌های کنترلر را برای پاس دادن در بازی‌های ورزشی فشار می‌دهیم و یا بر حسب عادت پاییز هر سال منتظر شوتر تکراری دیگر هستیم، عنوانی با سبک نو می‌تواند غوغا به پا کند، البته اگر تقریبا بی نقص اجرا شود.

ساخت و طراحی ژانری جدید تنها دلیل موفقیت فورتنایت یا پابجی نیست وگرنه بی شمار بازی مستقل روی شبکه استیم پیدا می‌شود که تقریبا تمام شاکله آن‌ها متفاوت از عناوین مرسوم امروزی است اما حتی در تامین هزینه‌های ساخت خود نیز ناتوان هستند. چرا راه دور برویم؟ همان ماد ماینکرفت و بازی‌های H1Z1 و DayZ نتوانستند در جا انداختن سبک بتل رویال کار چندانی از پیش ببرند.

از اجرای درست که بگذریم، در خود ذات سبک بتل رویال جذابیت‌هایی نهفته است که به معنای واقعی کلمه می‌تواند هر مخاطبی را جذب خود کند. برای درک بهتر این جذابیت‌ها بهتر است کمی از علم روان شناسی و به طور خاص‌تر نظریه «هرم سلسله مراتب نیازهای مزلو» کمک بگیریم. هرم نیازهای مزلو بر خلاف ظاهرش، نظریه ای ساده و قابل درک است، این هرم نیازهای اساسی انسان و اولویت اهمیت آن‌ها را نشان می‌دهد.

همان طور که در هرم زیر می‌توانید ببینید، اولین نیازهای مهمی که هر انسانی برای رفع آن تلاش می‌کند، نیازهای فیزولوژیکی مثل تامین غذا، آب، خواب و سلامت است. پس از فراهم آمدن این نیازها، نوبت به امنیت می‌رسد و همین روند تا بالا و نیازهای دیگری چون عزت نفس و شکوفایی فردی ادامه پیدا می‌کند. حالا ربط این هرم با موفقیت عنوانی چون فورتنایت چیست؟ بازی‌های بتل رویال به خوبی بسیاری از طبقه‌های این هرم نیاز را نشانه می‌گیرند.

هرم سلسله نیازهای مزلو درجه اولویت و اهمیت نیازهای مختلف انسان را به ترتیب نشان می‎دهد.

طبقه اول و دوم این هرم همان نیازهایی هستند که تقریبا در هر بازی ویدیویی پیاده می‌شوند و تا حد زیادی جذابیت بازی‌ها مدیون آن‌ها است. تقریبا در هر عنوانی که فکرش را بکنید، شما برای تامین سلامت و امنیت کاراکتر خود تلاش می‌کنید. از روی موانع می‌پرید، به سمت نیروهای دشمن تیراندازی می‌کنید و حتی در اکثر بازی‌های بتل رویال چون یک انسان نخستین به دنبال موانع می‌گردید، وسایل جدید می‌سازید و به شکار و جنگ می‌روید.

برخی از بازی‌های خاص و قدرتمندی چون The Last of Us و با کمی ارفاق عناوین چند نفره دست‌هایشان را برای گرفتن طبقه سوم نیز دراز می‌کنند. لست آو آس با داستان بی نظیرش روی نیازهایی چون دوستی و خانواده دست می‌گذارد و بازی‌های چند نفره هم تا حدودی نیاز انسان به ارتباط برقرار کردن را قلقلک می‌دهند، صد البته اگر آن هم تیمی را که با شدت 150 دسی بل با هدست درست در گوش شما داد می‌زند، نادیده بگیریم.

اما عناوین بتل رویال جاه طلبانه قدم‌هایشان را بسیار فراتر می‌گذارند. همکاری چند نفره در مسابقات تیمی فورتنایت یا پابجی لزوم برقراری ارتباط و صحبت کردن (بخوانید طبقه سوم) را بیش از هر بازی چند نفره دیگری به ما تذکر می‌دهند و حتی پرچم خود را در طبقه‌های بعدی نیز به اهتراز در می‌آورند. مزلو در طبقه چهارم از نیازهایی چون احترام و اعتماد به نفس می‌گوید، حالا شما لذت و اعتماد به نفس ناشی از اول شدن در یک مسابقه 100 نفره بتل رویال را با صدها بار اول شدن در بازی شوتری چون کال آو دیوتی مقایسه کنید.

عنوانی چون پابجی با دست گذاشتن روی نیازهای برقراری ارتباط و حل مشکل، تبدیل به تجربه‎ای لذت بخش برای مخاطب خود می‎شود.

نگاهی به طبقه آخر نیازهای اساسی انسان بکنید، در میان نیازهای نامبرده شده «حل مشکل» را می‌بینید. حالا به یاد آورید که چطور پابجی به خصوص در حالت تیمی شما را تشویق می‌کند تا برای حل مشکل که در این مورد فرار کردن از دست تیمی دیگر یا نابود کردن آن‌ها است، استراتژی و برنامه بچینید. همین موارد به تنهایی کافی است تا بتل رویال به خودی خود سبکی جذاب باشد، دیگر حالا مدیریت و بازاریابی عالی اپیک گیمز را به معادله اضافه کنید که چطور فورتنایت را تقریبا به تمامی پلفترم‌های ممکن آورده است.

چرا بهتر است دیگر بتل رویال را کنار بگذاریم؟

در قسمت ابتدایی مطلب از این گفتم که چطور با رفتن به استیم با سیل عظیمی از بازی‌های بتل رویال منتشر شده تنها در چند ماه اخیر مواجه می‌شوید اما شاید این عبارت به تنهایی نتواند عمق فاجعه را نشان دهد. بنا است تنها در همین سال جاری نزدیک به 16 بازی بتل رویال عرضه شوند و در این رقم همان بازی‌های کوچک و بزرگ مستقل در نظر گرفته نشده‌اند، عناوینی که بسیاری از آن‌ها با هدف مسخره بازی و تقلید از بازی‌های بزرگ چون پابجی ساخته شده و ناگهان با استقبالی عجیب رو به رو شدند.

در کنار تمامی این عناوین مختص به بتل رویال، بسیاری دیگر از سری‌های قدیمی چون بتلفیلد و کال آو دیوتی نیز برای بخش چند نفره خود به سراغ این سبک رفته‌اند و شاید کمی باورش عجیب باشد اما تحت تاثیر همین جو، بتل رویال به شکلی راهش را به نسخه جدید فیفا نیز باز کرده است. به بیان بهتر، تقریبا هر بازی سازی این روزها فکر می‌کند که به نحوی باید یا یک بازی بتل رویال بسازد و از المان‌های آن در ساخته اش استفاده کند.

بازی‎های بتل رویالی که در یک الی سه سال اخیر عرضه شده و یا به زودی منتشر می‎شوند. البته ده‎ها عنوان مستقل دیگر را نیز به این لیست اضافه کنید. (برای بزرگ شدن روی عکس کلیک کنید)

چه خوب یا چه بد، پیدایش سبک بتل رویال و بازی‌های پرفروش آن یکی از عجایب بزرگ چند سال اخیر دنیای گیم است. دلایل زیادی وجود دارد که به خاطر آن باید از ظهور این سبک نو خوشحال باشیم. مهم‌تر از همه، عناوینی چون پابجی و فورتنایت فرصتی بوده و شاید تا مدتی دیگر باشند تا کمی از کلیشه‌های صنعت دور شویم. گیرایی این بازی‌ها به اندازه ای است که تا مدت‌ها سرگرم کننده باقی بمانند، بروزرسانی‌های پیوسته نیز دوام آن‌ها را به خوبی تضمین می‌کنند.

یکی از بهترین تجربه‌های گیمینگ چند ماه اخیر خود من شب‌هایی پی در پی بود که با دیگر دوستانم در قالب تیم‌هایی چهار نفره از هواپیما بر فراز آسمان میرانمار در پابجی به پایین می‌پریدیم یا در دنیای فانتزی فورتنایت تمام تلاشمان را می‌کردیم که بار دیگر اول شویم، راستش را بخواهید این تجربه‌ها همچنان هم لذت بخش هستند. اما فورتنایت، پابجی و چند عنوان شاخص دیگر را که کنار بگذاریم، اکثر بازی‌های بتل رویال تنها تقلید‌هایی ضعیف و بی کیفیت هستند.

زمانی که بهتر به آن فکر می‌کنید، همه چیز درست مانند یک لوپ احمقانه به نظر می‌رسد. همه ما به بهانه تجربه ایده ای نو و فرار از کلیشه‌ها به بازی‌های بتل رویال پناه آوردیم و حالا خود این عناوین در حال تبدیل شدن به کلیشه‌هایی خسته کننده هستند. اگر زمانی بود که از عرضه چندین شوتر اول شخص تنها در چند ماه خسته شده بودید، حالا گویا هر دو سه هفته یکبار باید انتظار بتل رویال دیگری را داشته باشیم.

ایراد کار از خود سبک بتل رویال و یا حتی لزوما از بازی‌هایی که به سراغ المان‌های آن می‌روند، نیست. بخش Last Man Standing به حق یکی از جذاب‌ترین حالت‌های بازی فیفا استریت بود و چه بهتر که حالا به بهانه محبوبیت بتل رویال در قالبی متفاوت قرار است به فیفا 19 بیاید. تصور آوردن دنیای بتل رویال به میدان‌های جنگ بتلفیلد با آن تنوع وسایل نقلیه نیز هیجان انگیز است.

بتلفیلد 5 و نسخه چهارم سری بلک آپس از جمله بازی‎های شوتری هستند که در بخش چند نفره به سراغ بتل رویال رفته‎اند، هر چند در حال حاضر اطلاعات زیادی از آن‎ها نداریم.

رو آوردن مخاطب‌ها به بتل رویال و استفاده سازنده‌ها از فرصت‌های به وجود آمده، همان داستان تکراری بازی‌های ارلی اکسز (دسترسی زودهنگام) و لوت باکس‌ها است. ایده‌هایی که به تنهایی خوب هستند اما بازی سازان و فعالان صنعت با استفاده ای افراطی آن‌ها را به لجن می‌کشانند.

چه ایده ای بهتر از عرضه زودهنگام یک بازی با قیمت کمتر و کامل کردن آن با بهره بردن از نظرات کاربران و گیمرها؟ اما همان طور که بستر ارلی اکسز از این هدف والی به فرصتی برای عرضه بازی‌های بی کیفیت و ناقص پایین کشیده شد، این روزها نیز تقریبا هر بازی سازی از استودیو‌های مستقل گرفته تا شرکت‌های بزرگ، به سفره ای که جلویشان انداخته شده، چنگی می‌زنند تا شاید درآمدی سرسام آور به جیب بزنند.

حتی هجوم عموم مردم به فورتنایت و تبدیل شدن آن به یک پدیده بزرگ در عین حال که فرصتی خوب برای آشنا کردن دیگران با صنعت و دنیای بازی‌های ویدیویی است، اما افراط آن‌ها در بازی کردن بار دیگر خبرهایی چون خودکشی و ضررهای چندان توجیه نشده بازی‌های ویدیویی را به تیتر اول سایت‌ها می‌آورد. آفت‌هایی که سال‌ها است بسیاری تلاش می‌کنند از آن جلوگیری کرده و قدمی در بهبود درک عموم مردم بردارند.

فراموش نکنید تقریبا همه ما از تجربه عناوین خوب بتل رویال یا به طور خاص‌تر، فورتنایت و پابجی، لذت می‌بریم اما به خاطر تمامی دلایل بالا است که اعتقاد داریم وقت آن رسیده قطار عرضه عناوین این سبک برای مدتی توقف کند یا حداقل در بهترین حالت از سرعتش بکاهد چرا که در بلند مدت می‌تواند آسیب‌های فراوانی به صنعت بازی بزند. نظر شما در مورد مزایا و معایب فراگیر شدن سبک بتل رویال چیست؟ از کدام بازی‌ها بیشتر لذت می‌برید؟ دیدگاه‌های خودتان را حتما با ما به اشتراک بگذارید.

The post بازی های بتل رویال؛ چرا محبوب و چرا دیگر بس است appeared first on دیجیاتو.

مطالب مرتبط