«بیمار بزرگ»؛ کمدیِ کوچکِ بزرگ

امتیاز دهید post

مجله نماوا، علیرضا نراقی

«بیمار بزرگ» ساخته مایکل شوالتز در سال ۲۰۱۷ بدون شک یکی از بهترین کمدی‌های چند سال اخیر سینمای آمریکا است. بامزه و شیرین، هوشمندانه و گاه گزنده و سرشار از کنایه و اشارات فرامتنی که در قالب درام کمیک-رمانتیک به یک اثر خوش ریتم، منسجم و اثرگذار منتهی شده است.

«بیمار بزرگ» درباره کمیل استندآپ کمدین ساکن شیکاگو است. او صبح‌ها راننده است و شب‌ها روی صحنه برنامه اجرا می‌کند. والدین مهاجر پاکستانی و مسلمان او کمیل را تشویق می‌کنند تا به صورت سنتی ازدواجی از پیش تعیین شده را بپذیرد، اما او شبی در یکی از اجراهایش مجذوب امیلی می‌شود. ارتباط عاشقانه کمیل با امیلی رابطه پیچیده‌ او با خانواده خود و فرهنگ بومی‌اش را دشوارتر می‌کند. او که به باورهای خانواده تمایل ندارد مدام تظاهر می‌کند و همین باعث می‌شود تا رابطه‌اش با امیلی هم دچار مشکلی جدی شود. اما عفونت شدید ریه امیلی و رفتن او به کمای مصنوعی جریان دیگری را در فیلم ایجاد می‌کند و این نقطه‌ای است که علاوه بر خانواده شیرین کمیل، والدین غریب و جذاب امیلی هم وارد داستان شوند و بر پیچیدگی‌های وضعیت کمیل بیفزایند.

بدیع و جدی و به شدت خنده‌دار

اینک که این مطلب نوشته می‌شود ماه‌های آغازین سال ۲۰۲۲ است و می‌توان گفت کمدی دچار رکود است. این گونه بسیار پرطرفدار در سال‌های اخیر هر چه بیشتر به سمت تکرار و عدم خلاقیت رفته است، این در حالی است که دست کم در دهه‌های هشتاد و نود از کمدی، خاصه کمدی رمانتیک‌های طراز اول و درخشان لبریز بود. حالا با وجود ساخته شدن کمدی رمانتیک‌های معمولی و تکراری و بیش از آن تریلرها و اکشن کمدی‌های پیش‌بینی‌پذیر و اغلب احمقانه، گویی دهه اخیر دهه کمبود کمدی خوب است. دیگر از زوج‌های دلچسب و بازیگران طراز اول دهه‌های پیشین در کمدی‌های خوش ساخت و دراماتیک با شخصیت‌هایی ماندگار خبری نیست، همه چیز فست‌فودی، تکراری، ساده‌لوحانه و خالی از بداعت است و در این خشکسالی عظیم «بیمار بزرگ» یک استثنای فراموش‌نشدنی است، اثری بدیع، منحصر به فرد و ملموس. فیلمی به شدت تیزهوش با دیالوگ‌هایی درخشان که تضادهای انسانی و فرهنگی را بدون تقلیل یا تحقیر فرهنگی یا سست ساختن مایه‌های کمیک به بهترین وجه دستمایه درام کرده است.

اثر تنشی جدی را بازنمایی می‌کند و نشان می‌دهد چگونه تضاد و تناقض در نسل‌های دوم و سوم مهاجران خاورمیانه‌ای- خاصه از نوع پولدار سنتی آنها- عمیق‌تر می‌شود و اشکال تازه پیدا می‌کند. به همین علت از یک زاویه باید توجه داشت که «بیمار بزرگ» به سبک کمدی‌های سیاه یا شاید به سبک کمدی‌های فلسفی وودی آلن اثری به شدت جدی و با مسئله است، اما همواره به اصل کمیک بودن و ضرباهنگ زنده شوخی‌ها توجهی کمال‌گرایانه دارد. فیلم در همه لحظات و صحنه‌ها شوخی‌های نابی دارد که در موقعیت شکل می‌گیرند و چاشنی آن نیز دیالوگ‌های فکرشده و ظریفی است که برای آنها نوشته شده است.

یک شرح حال شاهکار

«بیمار بزرگ» برداشتی است از زندگی خود کمیل نانجیانی بازیگر اصلی فیلم و یکی از نویسندگان اثر. او که خود یک استندآپ کمدین است براساس تضاد فرهنگی که در زندگی شخصی خودش با امیلی وی.گوردون داشته ایده فیلمنامه به ذهنش خطور کرد و به این ترتیب آنها با هم- کمیل و امیلی- اقدام به نگارش این فیلمنامه کردند. بخشی از واقع‌گرایی و فضای ملموس فیلم در نمایش تضادهای فرهنگی و کمدی حاصل از این تضادها ناشی از همین تجربه زیسته نویسندگان فیلم است.

همیشه باید به تعاریف ساده سینماگران کلاسیک توجه کرد. برخی از آنها جای ایمان آوردن دارند، نمونه‌اش تعریف ساده، اما حکیمانه هاوارد هاکس از فیلم خوب که در مصاحبه‌ای که باگدانوویچ با او انجام داده می‌گوید: «فیلم خوب فیلمی است که تعدادی صحنه خوب داشته باشد و مقدار زیادی صحنه متوسط، با این دو شرط که صحنه بد نداشته باشد و یکی از آن صحنه‌های خوب مربوط به سکانس پایانی فیلم باشد.» این تعریف بهترین و دقیق‌ترین معیار تشخیص فیلم خوب از بد است. صحنه‌های خوب را خود فیلم برحسب سبک و ساختار و داستان خود تعیین می‌کند و استانداردهای کیفی سینمایی نیز اینجا نقش مهمی دارند. با این تعریف قطعاً «بیمار بزرگ» چیزی در حد یک شاهکار است. سکانس‌ها اغلب کامل و معنادار هستند و همواره چیزی را پیش می‌برند؛ یا به جلو و یا به عمق. همه سکانس‌ها بدون تردید صاحب نقش و وظیفه ایجاد کمدی هستند و صحنه پایانی در خلاصه‌ترین شکل با لطافت و همان تیزهوشی کمیک اثر را پایان می‌دهد.

تماشای «بیمار بزرگ» در نماوا

نوشته «بیمار بزرگ»؛ کمدیِ کوچکِ بزرگ اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.

مطالب مرتبط