مستند «گربه»؛ شناخت یکی از زیباترین اعضای استانبول

امتیاز دهید post

مجله نماوا، ترجمه: ندا قوسی

مستند «گربه» روایتی است در مورد یکی از ثابت‌ترین و محرزترین اعضای استانبول که شاید اگر در این شهر هم زیست کنیم باز هم نسبت به آن کم‌اطلاع باشیم این‌طور که، صدها یا حتی هزاران گربه در انواع مختلف آزادانه در خيابان‌های استانبول پرسه می‌زنند. انگار، گربه‌هایی که خود را در کوچه کوچه‌های استانبول جای داده‌اند به شکلی انسان شده‌اند، شاید هم ما کمی مثل این گربه‌ها شده‌ایم…

هزاران گربه که ما آن‌ها را گربه‌ی ولگرد و خیابانی می‌نامیم، درواقع از امتزاج و اختلاط صدها گونه به دست آمده‌اند که در زمان‌های دور با کشتی‌ها به استانبول آمده‌ بودند. آن هم چه انواع و اقسامی؟ گربه‌ی نروژی، انگلیسی، ایرانی، حتی مو بلند و مو کوتاه، دست‌ و پا کوتاه و دست و پا بلند.

«گربه، در استانبول فراتر از مفهوم گربه است. گربه، تاحدی نماد اختلاط و پیچیدگیِ فرهنگ، اصالت و ویژگی‌های غیرقابل توصیف کل استانبول است…»

این ایده در میان مستند «گربه»، از جیدا تورون نقل شده و این مستند به هفت گربه در میان هزاران گربه‌ی این شهر می‌پردازد و ما را وارد دنیای آن‌ها می‌کند.

جیدا تورون اعتقاد دارد که در هیچ کجای دنیا هویت گربه-انسان مانند استانبول در هم تنیده نشده، او روایتش را که ابتدا با ۳۵ گربه شروع شده بود با نگاهی به زیست هفت گربه‌ی باشکوه و دوست‌داشتنی به اتمام رسانده است.

جیدا تورون که پس از اتمام تحصیلاتش در رشته‌ی انسان‌شناسی در دانشگاه بوستون به استانبول بازگشت، با رها اَردم کار کرد [رها اردم از فیلمسازان به‌نام ترکیه] و در پشت صحنه‌ی برنامه‌ی سال نو مبارک لندن از برکون اویا نیز فعالیت داشت [برکون اویا، نویسنده، کارگردان و تهیه کننده‌ی نامدار ترک] و در سال ۲۰۱۶ با اولین فیلم خود، «گربه» وارد دنیای مخاطبان شد.

جیدا تورون می‌گوید پس‌ از برقراری رابطه‌ای گرم با گربه‌ها بیش از پیش عاشق استانبول شده. فیلمبرداریِ کار که دو ماه و نیم طول کشیده و در این ميان او اکثراً گرسنه و بی‌خواب غرق در کار بوده. او و گروهش در آن دوره خود را وقف این کار کردند چرا که اعتقاد داشتند موضوع زندگی گربه‌ها موضوعی فراتر از زمان و مبحثی ابدی است.

«گربه»، در جریان فستیوالی در آمریکا توسط شرکت تولید و پخشی، به نام اوسیلوسکوپ کشف شد و در ۱۰ فوریه ۲۰۱۷ در ایالات متحده منتشر شد. [این فیلم توجه منتقدین و سینماگران بسیاری را به خود جلب کرد.] «گربه»، در گیشه، ۲/۲ میلیون دلار فروخت. این مستندِ جیدا تورون در آن سال تبدیل به سومین مستند پرفروش در ایالات متحده‌ی آمریکا شد.

چه آگاه باشیم و چه ناآگاه همه‌ی ما در زندگی روزمره‌ی خود با گربه‌ها روبرو هستیم. آن‌ها یا جایی از کنار پاهای‌مان می‌گذرند و یا برای به دست آوردن لقمه‌ای غذا انواع و اقسام شیطنت‌ها و خرابکاری‌ها را انجام می‌دهند. بعضی از ما، -مثل خودِ من که یک گربه دارم- یک یا چند تا گربه در خانه‌ی خود داریم؛ یا اصلاً همان‌طور که در فیلم می‌بینیم [در بیرون از خانه] از آن‌ها مراقبت و حمایت می‌کنیم و به آن‌ها تغذیه می‌رسانیم.

میراث فرهنگی در حال از دست رفتن

مستند «گربه» ما را با یک واقعیت مهم مواجه می‌کند، مثل بسیاری از امور دیگر؛ که انگار ما در شُرف از دست دادن این بخش زیبا از میراث فرهنگی خود هستیم، چرا که وقتی ساختمان‌‌سازی و شهرنشینی را تمجید می‌کنیم، جایی برای زندگی [حیواناتی مانند] گربه‌ها نمی‌گذاریم. این حیوانات خودشان به‌تنهایی خودبسنده نیستند و به‌طور فزاینده‌ای به آب و غذایی که ما به آن‌ها می‌رسانیم احتیاج دارند. می‌دانم، جای تاسف دارد، اما وانمود نکنید که این خبر بد را از من می‌شنوید چرا که وضعیت بدتر هم خواهد شد. موجودات زنده‌ای که با آن تنوع و رنگ‌به‌رنگی به زندگی ما نشاط می‌بخشند به‌تدریج کم می‌شوند و در صورت ادامه‌ی این روند دچار بیماری‌های گوناگونی می‌شوند و از بین می‌روند. اما قسمت امیدبخشِ ماجرا که جیدا نیز در فیلم به ما نشان می‌دهد، این است که انسان‌های نازنینی هم وجود دارند که نگاه امیدوار و خوش‌بینی به زندگی دارند و برای حیات ارزش قائل‌اند، اعم از مغازه‌داران و اصناف گوناگون چه‌ پیر و چه جوان و چه کودک، در فیلم می‌بینیم که برخی از آن‌ها گربه‌ها را همچون عضوی از خانواده‌ی خود دوست دارند و بعضی دیگر اساساً سعی می‌کنند و در تلاش هستند تا آن‌ها را بفهمند و درک کنند. جالب اینجاست که ما گاهی ناخواسته آن‌ها را شبیه شخصیت‌های انسانی می‌بینیم و این خصوصیات را به آن‌ها تحمیل می‌کنیم، مثلاً مبارز، ساده‌لوح، سرکش، قُلدر، عاشق و… و هر صفتی که با عقل انسانی قابل درک است.

وقتی به مجموعه‌ی تصاویری که از هر طرف در این فیلم از گربه‌ها ارائه داده شده نگاه می‌کنم، می‌توانم بدون هیچ تردیدی بگویم که گربه اولین فیلم مشترک آمریکایی-ترکی است که ‌استانبول را به طببعی‌ترین و زیباترین شکلش نشان می‌دهد. فیلم در به تصویر کشیدن این شهر نه اغراق می‌کند و نه کوتاهی. چون که استانبول با هرج و مرجش، با پیچیدگی‌اش، با آبی دریایش، به اندازه‌ی کافی زیبا و دلرباست… استانبولی که در اینجا از بالا می‌بینیمش، از هر نظر جذاب است.

در مجموع، مستند گربه فیلمی است که درون انسان را مالامال از امید می‌کند این‌طور که عشق متقابل انسان و حیوان را بر پرده‌ی سفید به نمایش می‌گذارد و گذر ایام در کنار زیبایی‌های جهان را نشان‌مان می‌دهد و شوق به انجام کارهای قشنگ را در ما زنده می‌کند. این بار تماشای فیلم را فقط به مخاطبین خاص توصیه نمی‌کنم بلکه می‌گویم این فیلم را باید همه ببینند.

جیدا تورون گفته: «من عاشق تمامی استانبولی‌هایی شدم که به لطفِ گربه‌ها توانستم با آن‌ها در مورد مسائل عمیق‌تری گفتگو کنم. همه‌ی آ‌ن‌ها مثل برادران و خواهرانم شدند و من از این بابت بسیار خوشحالم.»

نویسنده: دویگو آک‌آغیز / از سایت ortakoltuk.com

تماشای «گربه» در نماوا

نوشته مستند «گربه»؛ شناخت یکی از زیباترین اعضای استانبول اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.

مطالب مرتبط