«چیزهای واقعی»؛ سقوط به تاریک‌ترین لحظه شب

امتیاز دهید post

مجله نماوا، علیرضا نراقی

رابطه تخدیری و تخریبی فیلم «چیزهای واقعی» یادآور شاهکار دو بخشی جوآنا هاگ «سوغات» است که بخش اول آن در سال ۲۰۱۹ و بخش دومش در سال ۲۰۲۱ به نمایش در آمد. تام بورک در نقش بلوند در «چیزهای واقعی» گویی وجه دیگری از شخصیتی است که در بخش اول «سوغات» بازی کرده بود. در «سوغات» بورک نقش مرد روشنفکری هروئینی را بازی می‌کرد که جولی دختر جوان دانشجوی سینما را وارد رابطه‌ای بیمار می‌کند و سپس با خودکشی‌اش تیرخلاصی بر پیکر او می‌نشاند. هر دو مرد- آنتونی در «سوغات» و بلوند در «چیزهای واقعی»- با غرور و خصیصه‌ای افسونگر و شیطانی، زنی تنها را در مسیر تخریب‌گری تحریک می‌کنند و آن‌ها را هر چه بیشتر به ورطه سقوط و نابودی می‌کشند؛ حفره‌ سیاهی که همچون ارتفاعی مرگبار ترس و وسوسه پریدن را همزمان تحریک می‌نماید و در این میان انتخاب میان پریدن یا نپریدن با توجه به وابستگی دو زن، پریدنی سهمگین و مهلک است، پریدنی که گویی تنها راه درمان هم هست، چرا که سقوط است که آنها را از کابوس نجات می‌دهد، این هزینه گزاف بازیابی واقعیت است. پس از سقوط، برای جولی دختر معصوم فیلم «سوغات» درمان و آگاهی با بازنمایی رابطه ممکن می‌شود اما برای کیت شخصیت افسرده «چیزهای واقعی» بازیابی خود در واقعیت است که درمانگر خواهد شد؛ اولی از کابوس به هنر می‌رسد و استقلال را با توان دیدن خود در هنرش پیدا می‌کند و دومی استقلال را در چیرگی عزت نفس و نوعی از انتقام به چنگ می‌آورد.

«چیزهای واقعی» که بر اساس رمان «چیزهایی واقعی درباره من» نوشته دبورا کی دیویس توسط هری ووتلیف ساخته شده است در جشنواره فیلم لندن و بخش افق‌های نوی ونیز ۲۰۲۱ نامزد بهترین فیلم شد و همچنین جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره فیلم‌های مستقل بریتانیا را کسب کرد. فیلم داستان کیت با بازی روث ویلسون، زنی تنهاست که شغل کسل‌کننده‌ای دارد و در افسردگی، ناتوانی و مالیخولیا دست و پا می‌زند. نیاز او به خروج از تنهایی از یک سو و همچنین خاصیت خودویرانگرش در مواجهه با مشکلات، از او انسانی آسیب‌پذیر ساخته است که با اینکه بیش از سی سال سن دارد اما شبیه به دختر نوجوانی ساده‌لوح است و هیچ آگاهی و کنترلی بر عواطف و تخیلات خود ندارد. او کودکانه مورد سؤاستفاده قرار می‌گیرد و به سادگی دچار وابستگی می‌شود. فقدان اعتماد به نفس، ظاهر نه چندان پاکیزه و دلربا، نحیفی و نیازمندی‌اش و استقلال ظاهری اما در واقع بی‌معنایی که از خانواده‌اش دارد، همه سبب شده که او بیشتر از تلاش برای تغییر شرایط، با نوعی خودتخریبی در مسیر سقوط قرار گیرد. اما تاریکترین لحظه شب درست لحظه پیش از سپیده‌دم است.

میان کابوس و حقیقت

درام «چیزهای واقعی» در نماهای بسته و کادرهایی تنگ می‌گذرد. نورهای تند در فضای پر کنتراست فیلم مدام از روزنه‌های تصاویر بسته صورت شخصیت‌ها عبور می‌کنند و بافتی رؤیاگون و فراواقعی به ساختار تصویری فیلم می‌بخشند. این تمهید همگام با فضای ذهنی کیت است، شخصیتی که فیلم از زاویه او روایت خود را می‌سازد. کیت دچار خواب‌های مداوم است که به بیداری او رسوب می‌کنند. خمودگی و رخوت در سایه تنهایی مخربش او را به سمتی برده است که فاصله بین ذهن و عین را مخدوش کرده است. این آشفتگی در روایت فیلم نیز نوعی ابهام ایجاد کرده است، به طوری که برخی صحنه‌ها در میان واقعیت و رؤیا می‌گذرند. بلوند که حتی به نظر اسم واقعی شخصیت مرد نیست، میان یک شخصیت خیالی و واقعی در نوسان است. ناپدید شدن ناگهانی او، در عین پدیدار شدن گاه به گاهش، واقعی بودن او را به چالش می‌کشد. اما در فصل پایانی فیلم متوجه می‌شویم که او شخصیتی واقعی است که در بافت ذهنی کیت شاخ و برگ و حضوری غیر واقعی پیدا کرده است.

بلوند اولین بار با حضور حقیقی خود در محل کار کیت- دفتر شغل‌یابی- و ترتیب دادن یک رابطه سریع و صریح، او را به نهایت این وضعیت آشفته روانی می‌رساند. در لحظه‌ای از کابوس‌های کیت پس آنکه مرد او را به شدت تحقیر می‌کند و تنها می‌گذارد، کیت در جایی که اولین بار با بلوند تماس داشته است -که طبقه چندم یک پارکینگ است- خود را به پایین پرت می‌کند و این تصویر نمادی است از کامل شدن سقوط تدریجی او. پس از این سقوط کیت آرام آرام به واقعیت باز می‌گردد و این مصادف است با بازگشت بلوند در شمایلی حقیقی. آنها برای جشن ازدواج خواهر بلوند به اسپانیا می‌روند و حالا کیت واقعیت خود را پس از سقوط مطلق بازیافته است و دیگر حاضر به سرسپردگی به رابطه دمدمی و متزلزل نیست، اساساً دیگر حاضر به رابطه نیست. این آغاز بازیابی و آگاهی است. نمایشی از درمان که با دستیابی به اعتماد به نفس و رهایی کیت از وسواس همراه است. او حالا در آرامش واپسین خود، روند گسستن از بندهای تخدیرگونه ارتباط با بلوند را پیدا می‌کند. فیلم در این سه پرده به ترتیب حرکت از واقعیت به سقوط و سرانجام حقیقت را طی می‌کند. روندی که شخصیت مرکزی را از تحت تسخیر بودن به تسلط می‌رساند و از کودک‌وارگی به بزرگسالی.

تماشای «چیزهای واقعی» در نماوا

نوشته «چیزهای واقعی»؛ سقوط به تاریک‌ترین لحظه شب اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.

مطالب مرتبط