«زنان سخن می‌گویند»؛ ساختن یک دنیای جدید بدون مردان

امتیاز دهید post

مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری

سارا پولی سخن می‌گوید. او اخیراً نظریه مؤلف را مطالعه کرد و این ایده را زیر سؤال می‌برد که کل اعتبار یک فیلم می‌تواند – یا باید – برای یک نفر باشد. او می‌گوید: «حتی برای منفورترین فیلمسازان دنیا هم همیشه حالت یک کار گروهی دارد.»

پولی کار خود را به‌عنوان یک ستاره کودک در فیلم‌هایی شامل «ماجراهای بارون مانچهازن» به کارگردانی تری گیلیام شروع کرد که مستلزم ساعت‌ها کار طولانی بود و در مواردی شرایط ناراحت‌کننده و ناامن داشت. او به‌واسطه تجربه کارگردانی چند فیلم می‌خواست با فیلم بعدی‌اش «کتاب قوانین را کنار بگذارد».

بازیگر، نویسنده و کارگردان متولد تورنتو می‌گوید: «مطمئناً وقتی در قالب یک بازیگر احساس امنیت و خوشحالی می‌کردم، کار خیلی بهتری انجام می‌دادم. آدم‌ها وقتی احساس می‌کنند کسی نسبت به عملکردشان کوچک‌ترین اهمیتی می‌دهد، جور دیگری می‌شوند.»

کافی است این را از گروه بازیگران «زنان سخن می‌گویند» (Women Talking) بپرسید. تازه‌ترین ساخته پولی اولین بار در دنیا دوم سپتامبر ۲۰۲۲ در جشنواره فیلم تلیوراید به نمایش درآمد و از ۲۳ دسامبر در سینماهای آمریکا روی پرده رفت. در تلیوراید، اغلب او و بازیگران فیلمش را می‌دیدیم که همه‌جا با هم هستند – صبحانه را با هم در کوهستان می‌خوردند، در جلسات نمایش فیلم کنار هم بودند و حتی گهگاه در دستشویی با هم دیده می‌شدند. چنین رفاقتی برای یک فیلم پرستاره هالیوودی خیلی کم پیش می‌آید. اولین گفت‌وگوی من با پولی و بازیگران «زنان سخن می‌گویند» زیر یک چادر انجام شد. نیمکت‌های ما به شکل نیم‌دایره شبیه جلسات درمان گروهی چیده شده بود. پولی مصرانه اعتقاد داشت موفقیت فیلمش حاصل یک کار جمعی است، اما فرانسیس مک‌دورمند، تهیه‌کننده و یکی از بازیگران «زنان سخن می‌گویند» به‌سرعت و با قاطعیت نقش رهبری او را غیر قابل کتمان دانست: «او بود که سطح توقع را تعیین می‌کرد.» همه بازیگران فیلم که در این گفت‌وگو شرکت داشتند نظر مک‌دورمند را تائید کردند.

پولی پس از خواندن رمان «زنان سخن می‌گویند» نوشته میریام تِوز که در ۲۰۱۸ منتشر شد، فیلمی را تصور کرد که نویسنده و کارگردان آن است – و نه صرفاً یک فیلم کوچک و تک‌صحنه. توز مبنای «زنان سخن می‌گویند» را تجربیات زنان فرقه مسیحی منونیت مقیم بولیوی در دهه ۲۰۰۰ قرار داد که هرچند شب یک بار مورد تعرض مردان جامعه قرار می‌گرفتند. در روایت داستانی رمان، زنان هرگز آموزش خواندن و نوشتن ندیده‌اند و متن بیشتر شامل صورت‌جلسه‌ای نوشته یک معلم مرد حساس به نام آگوست است. اعضای جامعه در ابتدا تعرض‌ها را به ارواح یا شیاطین نسبت دادند – یا گفتند زنان دروغ می‌گویند. زنان قربانی در انبار علوفه دور هم جمع می‌شوند، واقعیت تعرض‌های وحشتناک را تصدیق می‌کنند و بعد ظرفیت مردان را برای تغییر و ظرفیت خود را برای بخشش می‌سنجند. آن‌ها درنهایت تلاش می‌کنند آینده بهتری برای خود متصور شوند و قدرتمند و متحد باشند.

پولی داستان توز را حماسی می‌دید. او یک موسیقی فراگیر می‌شنوید و گاهی خنده‌هایی با صدای بلند، یک مزاح حاکی از درد که در تاریکی مطلق می‌درخشد. او نقش‌آفرینی‌های غنی و یک فضای باز را تصور کرد. پولی با تهیه‌کنندگان برنده اسکار، مک‌دورمند («سرزمین آواره‌ها») و دیدی گاردنر («۱۲ سال بردگی»، «مهتاب») همکار شد و نفوذ آن‌ها به او اجازه داد رؤیاهای بزرگ خود را نگه دارد. او می‌خواست با «زنان سخن می‌گویند» روح فیلمش را – سه نسل از زنان درگیر در بحث‌های محترمانه، هرچند داغ درمورد ساختن یک دنیای جدید، بدون مردان – در روند تولید القا کند؛ سلسله‌مراتب کمتر، کار گروهی بیشتر.

این اولین فیلم بلند داستانی پولی در ۱۱ سال اخیر است که با توجه به سابقه او عجیب به نظر می‌رسد. («دور از او»، اولین فیلمش در ۲۰۰۷ که با اقتباس از داستانی کوتاه نوشته آلیس مونرو ساخته شد، نامزدی اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی را برای او همراه داشت). در دهه بین «زنان سخن می‌گویند» و «این والس از آن تو»، آخرین فیلم داستانی او در ۲۰۱۲، پولی ازدواج کرد و صاحب سه فرزند شد.

او در این فاصله «معروف به گریس» مارگارت اتوود را در یک سریال کوتاه برای نتفلیکس اقتباس کرد؛ مستند دلپسند «داستان‌هایی که می‌گوییم» را کارگردانی کرد که اسرار گذشته پدر و مادرش را فاش می‌کند و «به‌سوی خطر بدو»، مجموعه خاطرات خود را نوشت که سال‌های اول و آسیب‌زا او در صنعت و همچنین کشمکش‌های مختلف در دوران بزرگسالی را ردیابی می‌کند. او در حالی کار روی «زنان سخن می‌گویند» را شروع کرد که به‌تازگی از یک بارداری سخت و یک ضربه‌مغزی که پیامدهایش سال‌ها او را رنج می‌داد بهبود یافته بود. پدر او، شخصیت اصلی «داستان‌هایی که می‌گوییم» نیز تازه از دنیا رفته بود.

سارا پولی

شاید همه این اتفاقات بار زیادی بر دوش او گذاشته بود، اما پولی حس می‌کرد برای یک فصل جدید آماده است. او یک ماه پس از نمایش فیلمش در تلیوراید به من می‌گوید: «انگار این بار شجاعانه‌تر از قبل به دنیای سینما برمی‌گشتم. حس می‌کردم که می‌خواهم بیشتر تن به خطر بدهم. من برگشتم، نه عصبی و روان‌رنجور، بلکه واقعاً سپاسگزار و هیجان‌زده و با شکست مشکلی نداشتم.»

آن انرژی به او انگیزه داد کارها را به‌ شکلی متفاوت پیش ببرد. پولی هر روز صبح هم‌زمان با کارگردانی «زنان سخن می‌گویند» مدیتیشن و ورزش می‌کرد. او از اعضای گروه تولید خواسته بود نظر خود را درمورد صحنه‌ها بگویند و بررسی می‌کرد کار چگونه به لحاظ منطقی و حتی احساسی بر آن‌ها تأثیر می‌گذارد. او هر شب به بازیگران ایمیل می‌زد و انتظارات و دستورات کارهای روز بعد را مختصر توضیح می‌داد. او همچنین از اول تا آخر فیلمبرداری یک درمانگر متخصص آسیب‌های روحی و حافظه سر صحنه داشت و طوری برنامه‌ریزی کرد‌ که اوقات روزانه عوامل تولید حفظ شود و والدین شاغل بتوانند بچه‌های خود را ببینند.

تقریباً همه این‌ کارها برای ستاره‌های فیلم تازگی داشت. کلر فوی که نقش سالومه‌ی به‌حق خشمگین را بازی می‌کند، می‌گوید: «این صنعت به من یاد داد که: “خفه شو و هر کاری به تو می‌گویند انجام بده، مقابله نکن، همین که اینجا هستی باید خدا را شکر کنی.” من هیچ‌وقت با کارگردانی مثل سارا کار نکرده‌ بودم. او اعتقاد دارد دنیا باید این‌طوری باشد.»

جسی باکلی، هم‌بازی فوی اضافه می‌کند: «سارا دائم خودش را در یک آسیب‌پذیری شدید قرار می‌دهد – آن کنجکاوی سیری‌ناپذیر برای درک چیزی که هنوز نمی‌داند. فکر می‌کنم او ماندگار است.»

هدف این بود که زنان – و تنها بازیگر مرد فیلم، بن ویشاو که نقش آگوست را بازی می‌کند- طی چند ماه فیلمبرداری فشرده و پر از گفت‌وگوهای ویرانگر، با حمایت، عشق و امنیت احاطه شوند. پولی که نه‌فقط از تجربیات خود در هالیوود، بلکه یک برخورد جنسی آسیب‌زا در سن ۱۶ سالگی نوشته است، می‌گوید: «هیچ‌چیز بیشتر از این که بتوانید اوضاع را به یک روش متفاوت و بهتر پیش ببرید، به بهبودی شما کمک نمی‌کند. با توجه به تجربیات خودم، این فیلم تجربه‌ای شگفت‌انگیز و تقریباً شادی‌آور بود که بفهمم چگونه می‌توان آن را به شکلی متفاوت ساخت.»

پولی مانند کتاب، فیلم خود را با حضور آگوست به‌عنوان راوی نوشت و فیلمبرداری کرد، اما بعداً متوجه شد تماشاگر نیاز دارد صدای یک زن را بشنود؛ و همان‌طور که در اتاق تدوین با کریستوفر دونالدسون، همکار قدیمی خود نشسته بود و صحنه‌های بین هشت زن پویا در انبار علوفه را تدوین می‌کرد، دائم چهره کیت هالت، بازیگر نوجوانی که نقش اوجه را بازی می‌کرد، در ذهنش تداعی می‌شد که بی‌سر و صدا گوشه‌ای نشسته است و به کاوش‌های متزلزل بزرگ‌ترهای خود درمورد زنانگی و فعال بودن گوش می‌دهد. او تصمیم گرفت اوجه را راوی فیلم کند. البته پولی اعتبار این کار را فقط برای خودش نمی‌داند – او اصرار می‌کند گاردنر و دونالدسون در این تصمیم نقش داشتند – اما زیبایی و دل‌شکستگی فیلم نهایی که با اعتقاد راسخ این زن جوان به یک فردای بهتر تعریف می‌شود، در نگاه شخصی و توأم با رنج پولی ریشه دارد. او با این کار به خاطرات خود، جوانی‌اش و چیزهایی که نمی‌خواست دوباره به آن‌ها نگاه کند تلنگر زد.

پولی می‌گوید: «مجبور شدم با شعر ناخودآگاه که فکر می‌کنم در آن سن مرا نجات داد، ارتباط برقرار کنم. ناگهان آن دیوار بین زندگی من و این فیلم خراب شد.» این قبلاً برای بسیاری از بازیگران او اتفاق افتاده بود.

رونی مارا

رونی مارا سخن می‌گوید. گرمای فوق‌العاده‌ای در نقش‌آفرینی او در فیلم حس می‌شود. مارا با خنده می‌گوید: «مسلماً در این فیلم بیشتر ازآنچه تا الان نشان داده‌ام، چالِ روی گونه‌های من را می‌بینید – فکر نمی‌کنم خنده یا شادی چیزی باشد که خیلی آن را نشان داده‌ باشم. به خاطر موقعیتی که در زندگی‌ام داشتم، احتمالاً در اینجا درخششی در من دیده می‌شود که قبلاً نبود.»

او همچنین در «زنان سخن می‌گویند» نقش یک نیروی بنیادین را دارد. اونا، شخصیت او کمی تحصیل‌کرده‌تر از بقیه افراد گروه است و در اختلافات آتشین درمورد این که زنان جامعه مقیم باید بمانند و با مردان بجنگند یا به سمت ناشناخته بروند، با ملایمت میانجیگری می‌کند. (او باردار نیز هست، به این معنی که تصمیم گروه، شکل زندگی فرزند متولد‌نشده‌اش را تعیین می‌کند.)

«زنان سخن می‌گویند» دومین فیلم مارا پس از مادر شدن است. او پیش از پیوستن به فیلم «کوچه کابوس» گیرمو دل تورو در دوران بارداری، بیش از سه سال از صحنه دور بود. تولید آن پروژه به دلیل کووید متوقف شد و مارا بازی در آن را در پاییز ۲۰۲۰ از سر گرفت. در آن زمان پسرش ریور (نام برادر فقید واکین فینیکس، شریک زندگی‌اش) فقط هشت هفته داشت. مارا می‌گوید: «حتی یادم نمی‌آید – انگار حتی آنجا نبودم.» او سال بعد به‌تنهایی ریور را برای «زنان سخن می‌گویند» به تورنتو برد. مارا از این که هر روز او را برای کار تنها بگذارد وحشت داشت، اما پولی همدلانه برنامه تولید را طوری چید که به او کمک کند.

سر صحنه، مارا حالت دفاعی خود را کمتر کرد. پولی اولین کارگردان زنی است که در ۱۳ سال گذشته با او کار کرده و تنها چهارمین کارگردان زن اوست. این همراه با یک گروه بازیگر زن بسیار قوی که خیلی کم پیش می‌آید در پروژه‌ای کنار هم قرار بگیرند، آزادی هنری تازه‌ای به همراه داشت.

مارا می‌گوید: «همه ما توانستیم کاملاً خودمان باشیم.» درمورد او، این به معنای نوعی واسطه‌گری برای کل گروه بود. پولی می‌گوید: «داشتن رونی سر صحنه، گاهی اوقات مثل یک تکیه‌گاه بسیار آشکار برای همه بود. او بعضی وقت‌ها اتاق را طوری یکپارچه نگه می‌داشت که ما حتی متوجه آن نمی‌شدیم.»

از طرف دیگر، مارا یک ماشین باد درکردن! با خود سر صحنه آورده بود که با صدای بسیار بلند باعث کم شدن تنش بین جمع – «این ایده را از واکین دزدیدم» – و خلق خنده‌های واقعی در صحنه‌هایی می‌شد که به آن نیاز داشت. میشل مک‌لاد که نقش میال، آشنای اونا را بازی می‌کند، می‌گوید: «ما صدای باد درکردن را از جایی می‌شنیدیم و من مطمئناً فکر کردم کار یکی از اعضای گروه تولید است. هر بار چیزی نمانده بود از خنده شلوارم را خیس کنم.»

مارا در میزگرد ما در تلیوراید، با این که هم‌بازی‌هایش او را ستایش می‌کردند، کمتر از همه حرف زد. او در دوران کاری خود، تجربه بازی در فیلم‌های درام سنگین ازجمله «کارول» (۲۰۱۵) و همچنین «دختری با خال‌کوبی اژدها» (۲۰۱۱) را دارد (که هر دو نامزدی اسکار را برای او به ارمغان آوردند) درحالی‌که با دلواپسی مسیر خود را به‌عنوان یک سلبریتی رو به رشد طی می‌کرد.

او در مقطعی در قالب یک تیپ فرو رفت. مارا به یاد می‌آورد دیوید فینچر برای «دختری با خال‌کوبی اژدها» او را در نقش لیزبت سالاندر نمی‌دید، چون بیش‌ازحد «بی‌گناه» به نظر می‌رسید. «دیوید حتی نمی‌خواست من نقش سالاندر را بخوانم، ولی اصرار کردم اجازه دهد صحنه‌ای از من در نقش او فیلمبرداری شود.» بعدازاین که مارا در آن نقش درخشید، به کلیشه‌ای متضاد، این بار در نقش زنان سرسخت تبدیل شد تا این که تاد هینز او را برای «کارول» انتخاب کرد. او می‌گوید: «فکر می‌کنم این اتفاق ادامه خواهد داشت.»

شاید به همین دلیل است که بازی در «زنان سخن می‌گویند»، چه مقابل دوربین و چه پشت دوربین برای مارا بسیار باعث شادی بود. اونا به‌هیچ‌عنوان یک تیپ نیست – او پیچیده و شگفت‌انگیز است. مارا با پولی عمیقاً درمورد مادر شدن صحبت کرد که هم برای شخصیت او و هم برای سفر شخصی‌اش به‌عنوان یک مادر مثمر ثمر بود. مارا می‌گوید: «می‌دانم این موقعیت ایده‌آل و حمایت‌کننده را در فیلم‌های دیگر نخواهم داشت. ما حتی برای تبلیغ این فیلم یک گروه بودیم. اصلاً احساس تنهایی نمی‌کردیم.»

جسی باکلی

جسی باکلی سخن می‌گوید. برخلاف مارا، او در شرایطی به گروه بازیگران «زنان سخن می‌گویند» پیوست که برنامه‌ای بسیار فشرده‌ داشت. باکلی در یک سال در فصل چهارم سریال «فارگو» بازی کرد؛ برای حضور نامزد اسکار خود در فیلم «دختر گمشده» با هواپیما به یونان رفت؛ برای ضبط تلویزیونی نمایش «رومئو و ژولیت» تولید نشنال تیه‌تر به لندن بازگشت؛ در کشور ماند تا در فیلم ترسناک «مردان» به کارگردانی الکس گارلند نقش اصلی را بازی کند و بعد در ژوئیه ۲۰۲۱ از اقیانوس اطلس عبور کرد تا در کانادا در «زنان سخن می‌گویند» مقابل دوربین برود. او همچنین در پایان آن سال در اجرای مجدد موزیکال «کاباره» در وست اند لندن، در مقابل ادی ردمین روی صحنه رفت، با نقدهای تحسین‌برانگیز مواجه شد و جایزه اولیویه بهترین بازیگر زن را برای آن نمایش دریافت کرد.

همه این‌ها بازیگر ۳۲ ساله و همه‌فن‌حریف ایرلندی را به یکی از پرطرفدارترین بازیگران نسل خود تبدیل کرده است. الیویا کلمن هم‌بازی باکلی در «دختر گمشده» اخیراً به من گفت، «او بهترین کسی است که می‌توانم تصور کنم.»

سال‌هاست کارگردان‌ها اذعان می‌کنند که نمی‌دانند باکلی واقعاً در مقابل دوربین چه می‌کند. مگی جیلنهال کارگردان «دختر گمشده» باکلی را یک «حیوان وحشی» توصیف می‌کند که هیچ‌وقت یک کار را دو بار انجام نمی‌دهد. پولی این نظر را تکرار می‌کند: «مشکل جسی این است که با گذشت زمان هیجان‌انگیزتر می‌شود. شما در مقام کارگردان در مواجهه با او برداشت‌های مختلف می‌گیرید که غیرانسانی به نظر می‌رسد، اما نمی‌توانید جلوی خودتان را بگیرید، چون می‌دانید او قرار است کاری دیوانه‌کننده و محشر انجام دهد.»

بن ویشاو

باکلی در «زنان سخن می‌گویند» نقش ماریکه، عضو بدبین گروه را بازی می‌کند که شوهری ظالم دارد و نمی‌تواند راهی برای خروج ببیند. باکلی فیلم را با طنز نیشدار و زمان‌بندی‌شده و یک دل‌شکستگی ملتهب آغشته می‌کند. او می‌گوید: «هیچ‌وقت نمی‌دانم شخصیت‌های من به کجا می‌روند – واقعاً نمی‌دانم. تجربه‌ من از ماریکه یک پوسته پولادین با میل به خشونت بود که با گذشت سه‌چهارم فیلم از بین می‌رود. در طول فیلمبرداری واقعاً خودم را دوست نداشتم. حمل این شخصیت کار سختی بود.»

باکلی یک بازیگر متکی بر «متد» نیست و تمایل ندارد کارش را به خانه ببرد، اما با عمیق‌تر شدن کار تأثیر آن روی او نیز بیشتر می‌شود. درمورد «زنان سخن می‌گویند»، باکلی تا زمانی که در پایان کار با هم‌بازی‌اش از انبار علوفه بیرون نزدند، تأثیر واقعی پروژه بر خودش را حس نکرد. در این صحنه‌ی به اوج رسیده، ماریکه با صورت کبود و باندپیچی‌شده – بار دیگر از شوهر مست خود کتک خورده است – می‌خواهد برای همیشه همه‌چیز را پشت سر بگذارد. ماریکه می‌گوید: «آن‌طور که من می‌فهمم، ما زنان سه چیز می‌خواهیم و معتقدیم حق داریم. ما می‌خواهیم بچه‌هایمان در امنیت باشند. می‌خواهیم در ایمان خود استوار باشیم و می‌خواهیم فکر کنیم.»

این همان جایی است که اعتقادات باکلی دچار «شکاف» می‌شود، جایی که نقش در مسیری افتاد که باکلی تا آن زمان با موفقیت از آن اجتناب کرده بود. او می‌گوید: «ببینید، واقعاً پرتنش بود. کاملاً تسلیم شدم. یکی از پرتنش‌ترین کارهایی بود که تا الان انجام داده‌ام و من تجربه کارهای پرتنش را دارم.»

کلر فوی

کلر فوی سخن می‌گوید. او تازه بازی در صحنه‌های خود در «زنان سخن می‌گویند» را شروع کرده بود که نوبت اجرای اولین مونولوگ از چند مونولوگ دل‌خراش شخصیت او در فیلم فرا رسید. باورنکردنی است، اما پولی این صحنه ۱۰ صفحه‌ای را ۱۲۰ بار فیلمبرداری کرد. صحنه ازنظر احساسی به‌قدری طاقت‌فرساست که فیلمبرداری آن حتی در سه یا چهار برداشت دلهره‌آور به نظر می‌رسد. فوی می‌گوید: «عظیم، سنگین، با چیزهای زیاد برای کاوش و تغییرات ضربی زیاد است – اما بازیگری همین است. باید خیلی تکنیکی برخورد می‌کردم و این چیز بدی نیست. هر شغلی ضرب‌آهنگ خودش را دارد.»

فوی چیزی ارائه می‌دهد که مسلماً انفجاری‌ترین نقش‌آفرینی «زنان سخن می‌گویند» است – و او سال‌هاست از این نوع شخصیت‌ها دفاع می‌کند. فوی پس از بازی در نقش ملکه الیزابت دوم در سریال «تاج» که جایزه ‌امی برایش به همراه داشت، گزینه‌های زیادی داشت. پیتر مورگان، خالق «تاج» می‌گوید: «او یک کشف معجزه‌آسا برای همه ما بود – یک نفر در یک نسل، یک استعداد بزرگ که شما با داشتن او به‌طور خصوصی به دو چیز فکر می‌کنید. اول این که چقدر خوش‌شانس هستید او را دارید و دوم این که چقدر همه از تماشای باقی دوران کاری او لذت خواهند برد.»

فوی کاملاً عامدانه در چند فیلم مورد توجه ازجمله «نخستین انسان» در قالب نقش همسر نیل آرمسترانگ، نقش زنانی را بازی کرد که برخی احساس کردند در تقابل با استعاره‌های کهنه هالیوود درمورد «همسر» قرار دارد. او می‌گوید: «من همیشه می‌خواهم نماینده زنانی باشم که در آن موقعیت‌ها بوده‌اند. بله، ممکن است نقش مکمل یا کوچک‌تر در یک فیلم باشد، اما ترجیح می‌دهم نقش آن زن را بازی کنم و امیدوارم با این کار کنش و گفت‌وگو را پیش ببرم.»

«زنان سخن می‌گویند» با مجموعه‌ای از دختران، همسران و مادران که همگی خوب ترسیم شده‌اند، نشان‌دهنده این گام روبه‌جلو است. فوی می‌گوید: «من علاقه‌ دارم شخصیت‌های زنی را ببینم که با زن بودن خود سر و کار دارند. این فیلم نشانه بزرگی از درک این مسئله است.»

می‌توان گفت سالومه نقشی است که این دانش‌آموخته مدرسه نمایش آکسفورد منتظر آن بود. وقتی فوی اولین بار در رمان توز با این شخصیت روبرو شد، تحت تأثیر خشم غیر قابل مهار او، «دل بزرگش» و توانایی او در انجام ده‌ها کار مختلف و پیشرفت قرار گرفت. او می‌گوید: «سالومه می‌تواند از ۱۲ کودک مراقبت کند. او را واقعاً باورنکردنی دیدم.»

فیلم مانند رمان، خود را به‌عنوان «عمل تخیل زنانه» تعریف می‌کند. هنرمندانی که در تولید آن مشارکت داشتند چیزی برای آن آوردند و وقتی رفتند چیزی با خود بردند. این درمورد غول‌های صنعت، مک‌دورمند و گاردنر صدق می‌کند؛ درمورد شیلا مک‌کارتی و جودیت آیوی، بازیگران کهنه‌کار که در نقش مادران خانواده پرجاذبه ظاهر شدند، صدق می‌کند؛ و قطعاً درمورد زنان جوان سر صحنه صدق می‌کند. هالت به همبازی‌های بزرگسال خود گفت «زنان سخن می‌گویند» که اولین فیلمش است، به او یاد داد به‌عنوان یک بازیگر در هالیوود انتظار و درخواست بیشتری داشته باشد.

جای تعجب ندارد «زنان سخن می‌گویند» – که نامزد دو جایزه اسکار بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه اقتباسی برای پولی است – شبیه هیچ‌چیزی نیست که بازیگران فیلم، پیش‌ازاین در دوران کاری خود تجربه کرده باشند.

باکلی می‌گوید: «خیلی چیزها در اتاق زیر شیروانی اتفاق افتاد – ما خندیدیم، گریه کردیم، از دست هم عصبانی شدیم، هوای هم را داشتیم، دعوا کردیم. همه‌چیز واقعی بود.» مارا اضافه می‌کند: «مثل این بود که همه ناپدید شده‌ایم، انگار آنجا تنها بودیم.»

و این چیزی است که پولی حداقل باید کمی اعتبار آن را به خودش بدهد.

منبع: ونیتی فر (دیوید کنفیلد)

تماشای فیلم زنان سخن می‌گویند در نماوا

نوشته «زنان سخن می‌گویند»؛ ساختن یک دنیای جدید بدون مردان اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.

مطالب مرتبط