«فِراری»؛ فِراری در برابر فِراری

امتیاز دهید post

مجله نماوا، سحر عصرآزاد

فیلم سینمایی «فِراری» یک درام ورزشی زندگینامه‌ای درباره بنیانگذار کارخانه فراری است که تلاش می‌کند شمایل او را در کش و قوس بحران کار و زندگی شخصی به گونه‌ای جذاب روایت کند، اما این دوپارگی در کلیت فیلم حس می‌شود.

مایکل مان؛ نویسنده، کارگردان و تهیه‌کننده آمریکایی که ساخت فیلم‌های اکشن جنایی همچون «مخمصه» و «وثیقه» و درام اقتباسی نمونه‌وار «نفوذی» را در کارنامه دارد، برای تازه‌ترین فیلمش همچون «علی» سراغ یک بیوگرافی ورزشی بر محور کتابی مستند رفته است.

تروی کندی مارتین که فیلمنامه دو نسخه سینمایی «کسب و کار ایتالیایی» و دو نسخه سریال «لبه تاریکی» را در کارنامه دارد، کتاب «انزو فراری: مرد و ماشین» به قلم بروک ییتس را که سال ۱۹۹۱ میلادی منتشر شده، مورد اقتباس قرار داده است.

ییتس یک روزنامه نگار- گزارشگر تخصصی حوزه خودرو بود که این بیوگرافی را در گفتگو و ارتباط نزدیک با انزو فراری نوشت و در طول فیلم هم حضور کوتاهی دارد که مستند بودن رویدادهای فیلم را بخصوص در حیطه شخصی تأیید می‌کند.

فیلم مایکل مان را به جهت مستندنگاری از مقطعی تعیین کننده از رقابت غول‌های ماشین‌سازی در عرصه تولید و مسابقه در اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ میلادی؛ می‌توان مکمل فیلم «فورد در برابر فراری» ساخته جیمز منگولد محصول سال ۲۰۱۹ دانست.

هر دو فیلم از زوایای مخصوص به خود به بطن این رقابت‌های ورزشی- صنعتی می‌پردازند که در قالب چالش ساخت ماشین‌های پرقدرت برای برنده شدن در مسابقات جهانی و طبعاً فروش بیشتر، نگاهی توأمان به زندگی شخصی و حرفه‌ای خالقانشان دارند.

همچنانکه انزو فراری در دیالوگی به رقابت ماشین‌هایش با تولیدات جگوار اشاره می‌کند که دهه ۵۰ در مسابقات اتومبیلرانی موفق ظاهر شده بود (جگوار مسابقه میده که ماشین بفروشه، من ماشین می‌فروشم که در مسابقه شرکت کنم!)

فیلم با نماهایی سیاه و سفید به سبک تصاویر متحرک اولیه آغاز می‌شود که مروری موجز به گذشته انزو فراری (آدام درایور)؛ در جوانی به عنوان راننده برتر مسابقات اتومبیلرانی دارد. با اشاره‌ای گذرا به تأسیس کارخانه فراری در میان خرابه‌های جنگ جهانی دوم در دهه ۴۰ و ساخت اولین ماشین غیرمسابقه‌ای در سال ۱۹۴۷، فیلم با جهشی ۱۰ ساله به سال ۱۹۵۷ آغاز می‌شود.

مقطعی تعیین‌کننده در بحران کار و زندگی شخصی انزو فراری که او را در کوران پستی و بلندی‌های زندگی در نسبتی متعادل با نقاط قوت و ضعف شخصیتی بازآفرینی می‌کند. درواقع فیلم او را به عنوان یک کارآفرین برجسته، موسس شرکتی در آستانه ورشکستگی، شوهری خیانتکار، معشوقی مردد، پدری رنجدیده و فرزندی مطیع مورد بازشناسایی قرار می‌دهد.

مجموعه این تناقضات در عین حالیکه کاراکتر انزو فراری را منحصر به فرد و واجد قابلیت دراماتیزه شدن بر محور یک فیلم سینمایی کرده، به نوعی کیفیت رویکرد به این زندگی چندسویه و پرفراز و نشیب را به شدت چالش‌برانگیز کرده است.

چالشی که به نظر می‌آید کارگردان کارکشته‌ای همچون مایکل مان را تحت تأثیر قرار داده تا تازه‌ترین فیلمش دچار اوج و فرودهای بسیار و بخصوص افت ریتم در بخش‌های میانی شود؛ صحنه‌های مربوط به چالش روابط خانوادگی و دعوای عاطفی- حقوقی بین فراری و همسرش؛ لورا فراری (پنه لوپه کروز) و زندگی پنهان او با لینا لاردی (شیلین وودلی) و پسرش؛ پیرو فراری.

فیلم در بخش‌های مربوط به مدیریت فراری بر تیم رانندگان ماشین‌های مسابقه‌ای، سکانس‌های مسابقه و جدل با رقبا؛ حتی مواجهه سرد و سنگی او با بحران ورشکستگی و تنزل تولیدات سالیانه کارخانه به ۹۸ ماشین، با تکیه بر کارگردانی حساب شده‌ مان و جنس نقش آفرینی درایور بر مرز باریک بین سیاهی و سفیدی مطلق که روی صفحات کاغذ خلق شده، اقناع کننده و همراهی برانگیز است.

چراکه کاراکتر درحال کنشمندی و حرکت در مسیری انتحاری برای اثبات مهارت و توانایی‌های منحصر به فرد خود با تکیه بر تجربه گذشته‌اش است. اما در بخش کشمکش‌های خانوادگی ما فقط شاهد انفعال، سکوت و پذیرش او بر خطی از ایستایی شخصیتی هستیم که وجهه عاطفی فراری را تنزل داده و غیرسمپاتیک و فاقد جذابیت پیگیری می‌کند.

فیلم در پردازش این سویه شخصیتی نیاز به صحنه‌هایی بیشتر همچون واگویه‌های دردمندانه یک پدر بر گور پسر از دست رفته‌اش دارد که بخصوص با نماهایی از زاویه پشت سر تلاش دارد به آنچه پس ذهن این مرد به ظاهر آرام، خونسرد و مرموز می‌گذرد، نزدیک شود. حتی نیاز به دوزی تعدیل شده از طنز ایتالیایی در رابطه انزو فراری با مادرش نیز به شدت حس می‌شود؛ مثل سکانسی که او در لفافه گفتگو با مادر، دخالت خانواده در امر عاطفی و تشکیل زندگی را مخرب می‌داند.

در روندی خطی که روایت پیشرونده فیلم پی می‌گیرد، فیلمساز تلاش کرده نقب‌های موجز و هوشمندانه‌ای به نقاط مغفول این زندگینامه بزند تا بخش زندگی عاطفی- خانوادگی فراری از سکون و رکود حاکم به نوعی خارج و رابطه زمان حال آنها معنادارتر شود.

مثل فلاش بک‌های همسر فراری در طول اجرای اپرا؛ درحالیکه لورا او را برای تماشای اپرا همراهی نکرده و با آگاهی از خیانت درازمدت انزو و آگاهی همگان جز خودش، در خانه مانده است. در طول اجرای اپرا به فراخور مضمون عاشقانه اثر همراه با این زن به گذشته؛ جوانی، بچه‌دار شدن، سربازی و … نقبی می‌زنیم و گذشته انزو و لینا نیز به تصویر درمی‌آید؛ هرچند تلاشی برای دراماتیزه کردن اطلاعات سوخته است.

کارگردان و فیلمنامه‌نویس تلاش کرده اند شمایل انزو فراری را در ترکیبی از نقاط ضعف و قوت او و اشتباهات و موفقیت‌هایش به گونه‌ای زمینی ترسیم کنند تا تصویری واقعی و نه لزوماً قهرمانانه از او ساخته شود.

از مردی که تلاش می‌کرد همچون نقصان‌های فنی در کار مهندسی و ماشین سازی، مشکلات حیات شخصی‌اش همچون بیماری صعب العلاج فرزند و حتی زندگی دوگانه‌اش را مدیریت و مهندسی کند ولی به بن بست خورد. این ویژگی می‌تواند «فراری» را ورای نقاط قوت و ضعف در میان آثار زندگینامه‌ای که فقط به سویه مثبت و متعادل و روشن قهرمان محوری می‌پردازند، متمایز و قابل تأمل کند.

تماشای «فراری» در نماوا

نوشته «فِراری»؛ فِراری در برابر فِراری اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.

مطالب مرتبط