جملات به یادماندنی از فیلم هایی استثنایی

امتیاز دهید post
  • یک مارتینی. قاطیش کن، همش نزن

جیمز باند با بازی شان کانری هنگام سفارش دادن نوشیدنی در فیلم پنجه‌طلایی

  • نام من ماکسیموس دسیموس مریدیوس است، فرمانده سپاهیان شمال، ژنرال لژیون‌های فلیکس و خادم وفادار امپراتور راستین، مارکوس اورلیوس، پدرِ پسری به قتل رسیده و شوهر زنی کشته‌شده؛ و من انتقامم را، در این زندگی یا زندگی بعدی خواهم گرفت.

ماکسیموس با بازی راسل کرو در حال معرفی خود در فیلم گلادیاتور Gladiator 2000

  • در زبان انگلیسی هیچ دو کلمه‌ای زیان‌بارتر از “آفرین، خوبه” نیست.

ترنس فلچر با بازی جی.کی سیمونز، معلم پرخاشگر کمال گرای درام، خطاب به شاگردش مایلز تلر در فیلم شلاق Whiplash 2014.
سیمونز برای بازی در این فیلم اسکار برد.

  • ای تی زنگ بزن خانه.

گرتی با بازی درو بریمور، دختر پنج‌ساله در فیلم علمی تخیلی استیون اسپیلبرگ در حال دلگرمی دادن به ای تی.

  • تفنگتو سمت اون نگیر. اون یه کارآموز بدون حقوقه.

استیو زیسو با بازی بیل موری، در حال اثبات خود به‌عنوان کارفرمایی دست و دل‌باز، در فیلم زندگی در آب با استیو زیسو The Life Aquatic With Steve Zissou 2004

  • راستش رو بخوای عزیزم، اصلاً برام مهم نیست!

رت باتلر با بازی کلارک گیبل خطاب به اسکارلت اوهارا در بربادرفته Gone With The Wind 1939

  • تو نُه تا کشور ممنوعه. آره، از تیکه‌های پلنگ واقعی ساخته‌شده، پس می‌دونی که خوبه… در موردش تحقیقات کردن، می‌دونی. 60% اوقات، هر بار جواب می‌ده.

برایان فانتانا با بازی پل راد در حال لاف زدن درباره‌ی تأثیر اودکلنش در فیلم گوینده: افسانه ران برگندی Anchorman: The Legend of Ron Burgundy

  • آقایان، نمی‌توانید اینجا دعوا کنید. اینجا اتاق جنگ است!

مرکین مفلی ، رئیس‌جمهور، به‌قصد برقراری نظم در فیلم دکتر استرنجلاو یا: چگونه یاد گرفتم دست از هراس بردارم و به بمب عشق بورزم Dr. Strangelove or: How I Learned to Stop Worrying and Love the Bomb

  • او مسیح نیست. او پسری بسیار شیطان است!

تری جونز در نقش مادر پیامبر برایانِ اتفاقی در زندگی برایان (مانتی پایتون) Monty Python’s Life of Brian.

  • من اسپارتاکوس هستم!

بردگان، پس از شکست در برابر ارتش روم، به هم می‌پیوندند تا هویت اسپارتاکوس را با بازی کرک داگلاس پنهان کنند. اسپارتاکوس Spartacus 1960

  • کبدش رو با باقلا و یک شراب اعلای کیانتی خوردم

دکتر هانیبال لکتر با بازی آنتونی هاپکینز در حال توضیح آنکه بر سر آخرین مأمور سرشماری که سعی کرد او را امتحان کند، چه آمد. فیلم سکوت بره‌ها The Silence Of The Lambs 1991

  • تو نمی‌فهمی! من می‌تونستم باکلاس باشم. می‌تونستم مدعی باشم. می‌تونستم جای این بی‌سر و پایی که هستم واسه خودم کسی باشم. بیا روراست باشیم، من بی‌سر و پام.

تری مالوی با بازی مارلون براندو در فیلم در بارانداز On the Waterfront 1954

  • من هم فقط یک دخترم که روبروی پسری ایستاده که ازش می‌خواد عاشقش باشه.

آنا اسکات با بازی جولیا رابرتزبه ویلبا بازی هیو گرانت در ناتینگ هیل Notting Hill 1999

  • دارم از عصبانیت منفجر میشم و دیگه این وضع رو تحمل نمی‌کنم!

هوارد بیل با بازی پیتر فینچ در شبکه Network 1976

  • بهش پیشنهادی می‌دم که نتونه رد کنه.

دن کورلئونه با بازی مارلون براندو در پدرخوانده The Godfather 1972

  • من مطمئنم زندگی از اینکه به طرز مسخره‌ای واقعاً خوش‌قیافه باشی خیلی بیشتره؛ و برنامه‌ی من اینه که بفهمم اون چیزِ بیشترش چیه.

درک زولندر مدل مرد، با بازی بن استیلر که از شغلش ناراضی است. زولندر Zoolander 2001

  • تو سوئیس عشق برادرانه و 500 سال صلح و دموکراسی داشتند و چی تولید کردند؟ ساعت کوکو.

هری لایم با بازی اورسن ولز در مرد سوم The Third Man 1949

  • زندگی یه جعبه شکلاته فارست. هیچ‌وقت نمی‌دونی چی گیرت میاد.

خانم گامپ با بازی سالی فیلد به پسرش فارست با بازی تام هنکس در فارست گامپ Forrest Gump 1994

  • قدرت از آن تو باد.

هان سولو با بازی هریسون فورد در جنگ ستارگان Star Wars 1977

بعضی‌ها داغشو دوست دارند
  • هیچ‌کس کامل نیست.

ازگود فیلدینگ سوم با بازی جو براون در بعضی‌ها داغشو دوست دارند Some Like It Hot 1959. ازگود با عشق نویافته‌اش دافنه است که درواقع مردی‌ست با لباس زنانه و با بازی درخشان جک لمون دافنه کلاه‌گیسش را درمی‌آورد و می‌گوید «من مَردم!» که ازگود این جواب را به او می‌دهد –جمله‌ی پایانی فیلم.

  • اوه جری، نگو بیا ماه رو بگیریم. ما ستاره‌ها رو داریم.

شارلوت ویل با بازی بت دیویس به عشقش جری، با بازی پل هنراید در حالا، مسافر Now Voyager 1942

  • به دوست کوچولوم سلام کن.

تونی مونتانا با بازی آل‌پاچینو هنگام نشان دادن نارنجک‌اندازش در صورت زخمی Scarface 1983

  • تا بیکران… و فراسوی آن.

باز لایتیر با صدای تیم آلن در داستان اسباب‌بازی Toy Story 1995

  • توتو، من احساس می‌کنم دیگه تو کانزاس نیستیم.

دوروتی با بازی جودی گارلند در جادوگر شهر اُز The Wizard Of Oz 1939

  • خب، اگر فردایی در کار نباشه چی؟ امروز که فردایی نداشت.

فیل کانرز با بازی بیل موری، زمانی که در یک دورِ تکرارشونده‌ی بیست‌وچهارساعته گیر افتاده است. فیلم روز گراوندهاگ Groundhog Day1993

  • استیو، حتماً بلدی که چطوری سوت بزنی، نه؟ لباتو جمع می‌کنی و …فوت می‌کنی.

اسلیم با بازی لورن باکال به استیو با بازی همفری بوگارت در داشتن و نداشتن To Have And Have Not 1944

  • با منی؟

ترویس بیکل با بازی رابرت دنیرو با خودش در آینه صحبت می‌کند. فیلم راننده تاکسی Taxi Driver 1976

  • باید یه قایق بزرگ‌تر داشته باشی.

برادی با بازی روی شایدر ، درباره‌ی شکار کوسه به شک افتاده است. فیلم آرواره‌ها Jaws 1975

  • تو فقط قراره از همه‌ی این لعنتی‌ها بزنی جلو.

چارلی کروکر با بازی مایکل کین بابت از بین رفتنِ اتفاقیِ یک ماشین ابراز ناراحتی می‌کند. فیلم کسب‌وکار ایتالیایی The Italian Job 1969

رهایی از شاووشنگ
  • یا بچسب به زندگی، یا بچسب به مرگ.

اندی دافرسن با بازی تیم رابینز در رهایی از شاوشانک The Shawshank Redemption 1994

  • می‌دونم داری به چی فکر می‌کنی؛ که “شش تا گلوله شلیک کرد یا پنج‌تا؟” خب راستشو بخوام بگم این‌قدر هیجان‌زده بودم که حسابش از دست خودمم دررفت؛ اما این مگنوم 44 میل بود، قوی‌ترین تفنگ دستی دنیا و می‌تونه مغزتو منفجر کنه. باید این سوالو از خودت بپرسی:”آیا احساس خوش شانسی می‌کنم؟” خب، می‌کنی جوجه؟

کلینت ایستوود در نقش هری کالاهان، پلیس خائن، در فیلم هری کثیف Dirty Harry 1971

  • صبح‌ها عاشق بوی ناپالم‌ام. بوی… پیروزی می‌ده.

سرهنگ دوم بیل کیلگور در اینک آخرالزمان Apocalypse Now 1979

  • آه نه هواپیما اونو نکشت. دلبر بود که دیو را کشت.

کارل دنهام با بازی رابرت آرمسترانگ در واکنش به مرگ کنگ در فیلم کینگ کنگ King Kong 1933

  • من بزرگم. فیلما کوچیک شدن.

نورما دزموند با بازی گلوریا سوانسون در سانست بلوار Sunset Boulevard 1950

  • اینم یه دردسر خوشگل دیگه که منو توش انداختی!

اُلی با بازی الیور هاردی در پسران صحرا Sons of the Desert1933

  • بای بای عزیزم.

نابودگر با بازی آرنولد شوارتزنگر در نابودگر 2: روز داوری Terminator 2: The Judgement Day 1991

  • من اومدم اینجا که آدامس بادکنکی بجوم و یه سری رو گوشمالی بدم… حالا آدامس بادکنکیام ته کشیدن.

نادا با بازی رادی پاپر از آدم فضایی‌هایی که تغییر قیافه داده‌اند انتقام می‌گیرد. فیلم آن‌ها زنده هستند They Live 1988

  • ییپی‌کی‌یِی، مادرج—!

جان مک‌کلین با بازی بروس ویلیس بعدازاینکه هانس گروبرِ آدمکش، او را به‌عنوان گاوچران مسخره کرده است. فیلم جان‌سخت Die Hard 1988

  • قانون اول باشگاه مشت‌زنی اینه: راجع به باشگاه مشت‌زنی حرف نمی‌زنین.

تایلر دردن با بازی برد پیت در باشگاه مشت‌زنی Fight club 1999

برد پیت
  • اگر بسازیش، اون میاد.

جو جکسونِ پابرهنه با بازی رِی لیوتا به کوین کاسنر در فیلم سرزمین رؤیاها Field of Dreams 1989

  • من چیزهایی دیدم که شما آدم‌ها باورتون نمیشه. حمله‌ی کشتی‌های آتش گرفته روی شانه‌های اوریون. من درخشش اشعه‌ی سی رو تو تاریکی نزدیک نزدیک دروازه‌ی تانهاوزر تماشا کردم. تمام اون لحظه‌ها در زمان گم می‌شن، مثل اشک… تو… بارون. وقت مردنه.

آخرین حرف‌های رلیکانت رُی بتی در بلید رانر Blade Runner 1982

  • جاده؟ جایی که ما می‌ریم به جاده نیاز نیست.

دکتر امت براون با بازی کریستوفر لوید به مارتی مک‌فلای با بازی مایکل جی فاکس در بازگشت به آینده Back to the Future 1985

  • من آدم بده‌ام؟

قصد اولیه‌ی رسیدن به تولد دخترش به وحشیگری تک‌نفره‌ی مردی در سرتاسر لس‌آنجلس تبدیل شده است. بیل فاستر با بازی مایکل داگلاس حاضر نمی‌شود به گناهش اعتراف کند. فیلم فروپاشی Falling Down 1993

  • از اون دور شو، عوضی!

ریپلی با بازی سیگورنی ویور داخل یک اسکلت خارجی می‌رود و ملکه‌ی آدم فضایی‌ها را به مبارزه می‌طلبد تا در شرایط منصفانه‌تری بجنگند. فیلم بیگانه‌ها Aliens 1986

  • همه می‌دونن تو هیچوقت کاملاً عقب مونده نمی‌شی.

لینکلن اسیریس با بازی رابرت دونی جونیور مهارت‌هایی را توضیح می‌دهد که یک بازیگر برای نشان دادن شخصیت‌های معلول ذهنی به آن‌ها نیاز دارند و در این روند اسکار می‌گیرد. فیلم تندر استوایی Tropic Thunder 2008

  • می‌خوام به هر دوتون بگم موفق باشید. همه‌ی ما روی شما حساب کرده‌ایم.

هواپیما Airplane! 1980

  • بهش می‌گن رویال با پنیر.

داستان عامه‌پسند Pulp Fiction خلافکاری‌هایش را متوقف می‌کند تا فهرست غذای مک‌دونالد در کشورهای دیگر را به بینندگان یاد بدهد.

  • فراموشش کن جیک، اینجا محله‌ی چینی‌هاست.

تحقیقات جک نیکلسون در لس‌آنجلس 1930 به پایانی غم‌انگیز می‌انجامد. فیلم محله‌ی چینی‌ها Chinatown 1974

محله چینی‌ها
  • من برای هم‌چین گهی دیگر خیلی پیرم!

راجر مورتاو تکیه کلام ماندگاری را برای شراکتش با مل گیبسون می‌سازد. فیلم اسلحه‌ی مرگبار Lethal Weapon 1987

  • نه اینکه بخوام از گناهان فاشیسم یا هر ایسم دیگه‌ای چشم‌پوشی کنم. ایسم‌ها به نظر من چیزهای خوبی نیستن. آدم نباید به ایسم باور داشته باشه، باید به خودش باور داشته باشه. یه نقل‌قول از جان لنون میارم «من به بیتل‌ها باور ندارم. من به خودم باور دارم.» نکته‌ی خوبی رو گفته. هر چی باشه اون فیل دریایی بود. من هم می‌تونستم فیل دریایی باشم. هنوزم مجبور می‌شدم با التماس درخواست از مردم سواری بگیرم.

متیو برودریک در حین برنامه‌ریزی یک روز مرخصی از مدرسه، فلسفه‌ی شخصی خود را باآب‌وتاب توضیح می‌دهد. مرخصی فریس بولر Ferris Bueller’s Day Off 1986

  • دختر باهوش.

رابرت مالدونبا بازی باب پک متوجه می‌شود که ولاسیرپتورهایی که شکارشان می‌کند، به او کلک زده‌اند. پارک ژوراسیک Jurassic Park 1993

  • متأسفم دیو. متأسفانه نمی‌توانم این کار را بکنم.

سوپرکامپیوتر هل 9000 به بومنِ فضانورد، با بازی کر دالیا اجازه‌ی ورود به سفینه‌ی فضایی‌اش را نمی‌دهد. فیلم 2001: ادیسه‌ی فضایی (1968)

  • مسیر آینده!

نوآوری‌های هوارد هیوز در ساخت هواپیما به دلیل اختلال شدید وسواس فکری عملی که وادارش می‌کند جمله‌ها را آن‌قدر تکرار کند تا «درست» به نظر برسند، دچار مشکل شده است. خلبان Aviator 2004

  • اون چیه؟ آیا موجودات آینده‌نگر عجیبی آن بیرون هستند که من از آن‌ها خبر ندارم؟ مثلاً یک چیزی با بدن خرچنگ و کله‌ی یک ممدکار اجتماعی؟

وودی آلن تلاش می‌کند با آینده‌ی سورئالی که در آن به هوش آمده کنار بیاید. در خواب فرورفته Sleeper 1973

  • شعار من اینه. اگه می‌خوای لاتاری برنده شی باید پول در بیاری که بتونی بلیت بخری.

لو بلوم با بازی جیک جیلنهال صحبت کردنش مثل سخنرانان انگیزشی است و کار کردنش مثل سایکوپث ها. شبگرد Nightcrawler 2014

  • مت دیمون!

نسخه‌ی عروسکی مت دیمون فقط می‌تواند نام خودش را بگوید اما همچنان به‌عنوان عضو ارزشمندی شناخته می‌شود. تیم آمریکا: پلیس جهان Team America: World Police2004

  • من برات رانندگی می‌کنم، تو به پولت می‌رسی. تو به من می‌گی از کجا شروع می‌کنیم، به کجا می‌ریم، بعد از اون کجا می‌ریم. وقتی رسیدیم اونجا پنج دقیقه بهت وقت می‌دم. تو اون پنج دقیقه هر اتفاقی بیفته من متعلق به توام. هر چی که بشه. یک دقیقه کمتر یا بیشتر از اون، دیگه خودتی و خودت. من نمی‌شینم اینجا که تو تعقیب و گریزتو ادامه بدی. من تفنگ ندارم. من رانندگی می‌کنم.

رایان گاسلینگ شرایطش را برای همکاری در عملیات خلافکارانه توضیح می‌دهد. رانندگی Drive 2011

  • ما تو استارباکس همدیگه رو دیدیم. نه تو یه استارباکس، ما همدیگرو تو دو تا استارباکس متفاوتِ دو طرف خیابون دیدیم.

یاپیز مگ و همیلتون سوانداستان عاشقانه‌ی دهه‌ی 1990 را تعریف می‌کنند. برنده‌ی مسابقه Best in Show 2000

  • وقت خونریزی ندارم.

جس ونچورا به زخمی که به او وارد شده اعتنا نمی‌کند. مهاجم Predator 1987

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.

نوشته جملات به یادماندنی از فیلم هایی استثنایی اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.

مطالب مرتبط