«قاتلان ماه کامل»؛ میان گناه تا جنایت چه فاصله‌ای است؟

امتیاز دهید post

مجله نماوا، زهرا مشتاق

خوانده‌ام و شنیده‌ام که برخی تماشاگران و یا منتقدان، «قاتلان ماه کامل» را کشدار، طولانی و خسته‌کننده تلقی کرده‌اند. اما برای من مرور یک بیانیه تصویری از شرمساری سفیدپوستان بود. سفیدپوستان، به مثابه نشانه‌ای از چپاول و غارتگری که رد پایشان در تمام قاره‌های دنیا پراکنده است. در هر کجا که نشانی از رنگین پوستان وجود داشته است. از سیاهپوستان، زرد پوستان، سرخ پوستان و حتی هر سفیدپوست در هر کجای دنیا که چیزی برای دزدیده شدن داشته باشد. از نفت تا بنیه کار، از زمین تا معادن و نفت و طلا.

چه اهمیتی دارد که این داستان تکراری است و یا بارها در کتاب‌ها و فیلم‌ها، درباره آن خوانده یا دیده‌ایم. وقتی غارت متوقف نشده است، معنایش این است که باید چیزهایی برای یادآوری وجود داشته باشد تا وقت‌های زیادی از انسان بودن خود، احساس شرمساری کنیم و متاسف باشیم که چطور توانسته‌ایم و یا می‌توانیم در برابر حجمی عظیم از غارت و ستمگری سکوت کنیم و تنها نظاره‌گر آن باشیم.

آیا قبیله اوسیج‌ها، تنها قبیله‌ای است که مورد غارت قرار گرفته؟ قدر مسلم اسکورسیزی، به عنوان فیلمسازی متعهد برای بیان مفاهیم عمیق انسانی، از فراوانی، عمق و گستردگی چنین خشونت‌هایی به خوبی آگاه است. «قاتلان ماه کامل»، برشی است از آنچه در سبعیت‌های بشری بر اقوام دیگر گذشته است. آنهایی که اقلیت قومی یا دینی بوده‌اند. آنهایی که توان کمتری برای دفاع و مراقبت از خود داشته‌اند. آنها که از سرعت پرشتاب زندگی جا مانده‌اند و تسلیم رقبای قوی‌تر شده، هست و نیست خود را رها و فدا کرده‌اند. آیا این فیلم سرگذشت ما خاورمیانه‌ای‌ها نیست؟

سرگذشت تک‌تک ما که بارهای زیادی با اندوه، با خشم و با تلخی آرزو کرده‌ایم کاش نفت نداشتیم. چند آفریقایی در قاره بزرگ آفریقا آرزو کرده‌اند کاش الماس نمی‌داشتند. یا کدام ملت‌ها در سرزمین‌های خود غریبه بوده‌اند و از زمین‌های اجدادی خود بیرون رانده شده‌اند. از استرالیا تا ایران. از افغانستان تا خانه‌های رنگین پوستان. تاریخ بشر انباشته از شرمساری است. اگر تماشای فیلمی سه ساعته حوصله ما را سر می‌برد، پس چگونه، اوسیج‌ها آن سال‌های سخت و پردرد را زندگی کرده‌اند؟ اوسیج‌ها به مثابه مردمانی مورد ظلم قرار گرفته در تمام دنیا. آیا «قاتلان ماه کامل»، تنها یک فیلم است؟ نمایشی برای یک شوی تبلیغاتی است؟ آیا سازنده فیلم با شناسنامه بزرگی که دارد، نیاز به چنین نمایشی داشته است و یا مساله ورای صرف ساخت یک فیلم و در واقع ترسیم رنج‌های عظیم بشری است؟

نمایش یک رنج، صدور بیانیه و یا شوی سیاسی نیست. قدرمسلم کارگردانی چون اسکورسیزی نیازی برای نمایش «من چقدر انسان خوبی هستم» ندارد. باید در این سن و سال و با آن همه پیشینه درخشان فیلمسازی، دغدغه دیگری داشته باشد. باید سلطه‌گری، عمیقا او را دردمند کرده باشد. دردی ته‌نشین شده که از لابلای پلان‌ها و سکانس‌های دلهره آور بیرون می‌زند. کشتن، کشتن های بی وقفه. حکومت اقلیتی سفیدپوست برای اکثریت سرخپوستانی که به ترسناک‌ترین شکل ممکن، سلاخی می‌شوند. تکه تکه می‌شوند و اجزای وجودشان در هوا و خاک گم می‌شود.

اما سفیدپوستان، آنها را نه در کسوت انسان‌هایی همچون خود، که زنده‌هایی حقیر می‌بینند که فقط لیاقت مردن دارند. آنها لایق پولدار بودن و زنده بودن نیستند. به روی آنها لبخند می‌زنند و درست و در همان لحظه نقشه قتل آنها را در ذهن ترسیم می‌کنند. بی‌لحظه‌ای عذاب وجدان. آنها منتظر هیچ معجزه‌ای نیستند و سرخپوست‌ها را حقیر می‌دانند. چه نگاهی آشنایی! سرخپوست خوب، سرخپوست مرده است. خاورمیانه خوب، خاورمیانه همیشه در جنگ است. ملت خوب، ملت تسلیمی است که بی‌هیچ مقاومتی و با دست‌های بالا، بگذارد که او را غارت کنند. چگونه است که مالی به عنوان یک انسان غارت شده، هنوز می‌تواند همسرش را دوست داشته باشد. در برابر او سکوت کند. مردی که تک تک اعضای خانواده او را کشته و خودش را نیز ذره ذره نابود کرده است! آیا نهایت واکنش و اکت مالی، طلاق و جدایی است؟ آیا او با آن چهره سرد و سنگی انگیزه و یا توانی برای انتقام ندارد؟ آیا مالی، نقشی سمبلیک از تمام قربانیانی نیست که هیچگاه نتوانستند حق خود را پس بگیرند؟ آیا حتا همسر او که به نظر می‌آید، کمی به لحاظ ذهنی مشکلاتی دارد، خود نیز یک قربانی نیست؟ آیا در تمام تاریخ، آنهایی که ظلم و غارت کرده‌اند، پاسخگو بوده و به سزای اعمال خود رسیده‌اند؟ میان گناه تا جنایت چه فاصله‌ای است؟ چه کسی، کدام وجدان بیداری پاسخگوی رنج‌های عمیق بشری خواهد بود؟

تماشای «قاتلان ماه کامل» در نماوا

نوشته «قاتلان ماه کامل»؛ میان گناه تا جنایت چه فاصله‌ای است؟ اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.

مطالب مرتبط