«زنبوردار»؛ اکشنی سیاسی علیه دموکرات‌ها در دو قدمی انتخابات امریکا

امتیاز دهید post

مجله نماوا، یزدان سلحشور

یک. «زنبوردار» ساخته‌ی «دیوید آیر»، نمونه‌ی قابل توجهی از یک کار سفارشی در سینمای امریکاست؛ فیلمی به سفارش جمهوری‌خواهان علیه دموکرات‌ها، آن هم در دو قدمی انتخابات ریاست جمهوری امریکا؛ این بار اما با درامی صرفاً سیاسی روبرو نیستیم؛ فیلم، یک رئیس‌جمهور زن دارد که خطاکار است و به شکل مشهودی یادآور «هیلاری کلینتون» و او هم به نوبه‌ی خود پسری دارد که شرِ مطلق است و با حمایت کاملِ مادرش، مشغول دور زدن قانون و خالی کردن جیب مردم امریکاست بدون واهمه از پلیس یا حتی اف بی آی و یادآورِ پسرِ «جو بایدن» در زندگی واقعی‌ست. اگر درامی سیاسی این وسط شکل می‌گرفت، همه‌ی خطاهای منتسب به دموکرات‌ها [که به طور غیرمستقیم اما مؤثر عنوان می‌شوند] باید «باورپذیری روایی» می‌داشتند با این همه «زنبوردار»، درامی سیاسی نیست بلکه اکشنی سیاسی‌ست که مخاطبان بعد از آن که با ریتم تند فیلم پیش رفتند و به آخرش رسیدند و برای «جیسون استاتهام» کف زدند، تازه به خودشان می‌آیند که چه کار باید بکنیم؟ باید به جمهوری‌خواهان رأی دهیم و در این مورد خاص، یعنی ترامپ!

دو. ایده‌ی اصلی فیلم از ایده‌ی اصلی «اکولایزر۳» گرفته شده [The Equalizer ۳، محصول سال ۲۰۲۳ به کارگردانی آنتوان فوکوآ با بازی دنزل واشینگتن و داکوتا فانینگ که در ۱ سپتامبر ۲۰۲۳ توسط گروه سینمایی سونی پیکچرز اکران شد] و سکانس‌های کلاه‌برداری اینترنتی هم کاملاً یادآور «گرگ وال ‌استریت» است [The Wolf of Wall Street، به کارگردانی مارتین اسکورسیزی که در ۲۰۱۳ منتشر شد. نویسنده فیلم «ترنس وینتر» است که فیلم‌نامه‌اش را بر اساس کتاب «گرگ وال استریت» جردن بلفورت نوشت‌؛ این فیلم دیدگاه بلفورت در مورد کار خود به‌ عنوان یک کارگزار بازار سهام در شهر نیویورک را بازگو می‌کند و چگونگی فساد و کلاه‌برداری شرکت استراتون اوکمونت در وال استریت و در نهایت سقوط او را به تصویر می‌کشد] و سکانس‌های جدال تن به تن «استاتهام» هم یادآور سری «جان ویک». [در مورد سری «جان ویک»، گمان نکنم نیازی به ارائه اطلاعات تکمیلی باشد از بس که مشهور است و احتمالاً همه‌تان، فیلم‌های این سری را دیده‌اید!] انتخاب «استاتهام» هم انتخاب دقیقی بوده چون از معدودبازیگران اکشن دهه‌های اخیر است که مثل برخی بازیگران اکشن قرن بیستم، نوعی زیرژانر مستقل را به نام خود ثبت کرده. [در این باره پیش از این هم نوشته‌ام که چطور در قرن بیستم، یک بازیگر به آثاری ناهمگون، صرفاً با حضور خود در آن آثار، هویتِ مستقلی می‌بخشید و مخاطبان عام، این آثار را تحت عنوان «فیلم بروس لی»، «فیلم چارلز برانسون»، «فیلم برت رینولدز» و… می‌شناختند.] به گمانم، بی‌جهت نبوده که «استالونه»، در سری «بی‌مصرف‌ها»، «استاتهام» را به عنوان جانشین خود معرفی کرده آن هم از میانِ آن همه بازیگران مشهور اکشن، که در این سری حضور دارند. «استاتهام» قدرت جذب مخاطب را حتی در نقش‌های منفی داراست. [نمونه‌اش، حضور بسیار مؤثرش در «سریع و خشمگین۷».]

سه. از «دیوید آیر» به عنوان نویسنده، بهترین کاری را که در حافظه داریم «روز تعلیم» است [Training Day، درامی پلیسی محصول ۲۰۰۱؛ فیلم بازخورد خوبی در میان منتقدان داشت و دنزل واشینگتن برای بازی در این فیلم توانست جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را در سال ۲۰۰۱ به خانه ببرد. همچنین این فیلم از «راجر ایبرت» -منتقد مشهور- امتیاز ۳ از ۴ را گرفت] اما او در این فیلم فقط کارگردان است و به عنوان کارگردان، احتمالاً موفق‌ترین کارش «سلاطین خیابان» است. [محصول ۲۰۰۸ و با بازی کیانو ریوز، فارست ویتاکر، هیو لوری، کریس ایوانز، آمائوری نولاسکو، کامن، گیم و تری کروس.] واقعیت امر این است که «آیر» نویسنده، تا اینجای کار، نسبت به «آیر» کارگردان، محبوبیت بیشتری برای خودش دست و پا کرده با این همه، در این مورد خاص، «آیر» کارگردان، توانسته فیلم را جمع کند و مشکلی که کاملاً مشهود است، حفره‌های فیلم‌نامه است که آن هم مسئولیت‌اش به گردن او نیست.

چهار. «کرت ویمر» فیلم‌نامه‌نویسِ کار است [به عنوان کارگردان و نویسنده، فیلم «توازن» را هم در کارنامه دارد با بازی «کریستین بیل» و محصول ۲۰۰۲] که پیش از این با نوشتن فیلم‌نامه «سلاطین خیابان» با «آیر» همکاری مشترک داشته و همچنین از آثاری که نویسنده‌ی آن‌ها بوده می‌توان به «شهروند مطیع قانون/ ۲۰۰۹»، «سالت/ ۲۰۱۰» و «یادآوری کامل/ ۲۰۱۲» [بازسازی فیلم مشهور «پل ورهوفن» به همین نام و محصول ۱۹۹۰] اشاره کرد. او تا اکنون ثابت کرده که برای نوشتن فیلم‌نامه‌ی آثار اکشن، دچار مشکل جدی نبوده پس فقدانِ جزئیاتِ بیشتر و وجود حفره‌های روایی این اثر، حاصل چیست؟ [هالیوود است دیگر! رازهای ناگفته‌ی بسیاری دارد!]

پنج. نظر چند منتقد را هم بخوانیم که به آن امتیاز مثبت داده‌اند:

مایکل کامپتون: آیا «زنبوردار» فیلم خوبی‌ست؟ نه؛ اما در بیشتر موارد به شکلی طنزآمیز سرگرم‌کننده است، که احتمالا برای جلب رضایت طرفداران «استاتهام» کافی‌ست. [این منتقد به رغم انتقاد از فیلم -در این جملات-، به «زنبوردار» امتیاز منفی نداده.]

کالین بیگز: به استثنای «آیر» که در اواسط فیلم چندین تئوری توطئه را مطرح می‌کند، این یک حرکت «اسلم دانک» است.[ Slam dunk، نوعی پرتاب و یکی از قواعد بازی در بسکتبال است به این صورت که بازیکن در هوا پریده و با دو یا یک دست لبه‌های حلقه بسکتبال را گرفته و توپ را در داخل آن قرار می‌دهد. اگر پرتاب موفقیت‌آمیز باشد، دو امتیاز ارزش دارد.] با این حال، با توقعات کم و علاقه به فیلم‌های اکشن قدیمی، حضور «استاتهام» ممکن است شما را متقاعد کند که این فیلم را در سینماها ببینید…

جیم شمبری: با توجه به اینکه «استاتهام» عاقلانه در محدوده‌های غرغر و مرد اکشن خود قرار می‌گیرد، کارگردان -«دیوید آیر»- با وظیفه‌شناسی روی تخته‌هایی از ضرب و شتم خوب می‌خوابد…! نرخ اکشن استاندارد «استاتهام» هم، که جای کمی برای شکایت باقی می‌گذارد!

دیوید گریفیث: «زنبوردار» چند حفره داستانی دارد، اما اگر بخواهید آن‌ها را نادیده بگیرید، خود را در میانه یک فیلم اکشن پرتنش خواهید دید که یک بار دیگر شامل جادوی «دیوید آیر» در مورد سکانس‌های مبارزه است.

رابرت روتن: «استاتهام» یک بار دیگر به عنوان یک قهرمان اکشن، در واقع یک ارتش انتقام‌جوی یک نفره است. تفاوت این فیلم این است که او چند شخصیت مکمل موثر دارد که این فیلم را جذاب‌تر می‌کنند.

شان چندلر: «زنبوردار» دقیقا می‌داند که «مخاطب هدف»اش چه می‌خواهد و آن را ارائه می‌دهد. این فیلم چیزی به ژانر اضافه نمی‌کند و طرفداران جدیدی را هم جذب نمی‌کند اما دقیقاً همان چیزی را که طرفداران فیلم‌های اکشن از چنین فیلمی می‌خواهند، ارائه می دهد.

شش. می‌دانید که بعد از اتمام یک مسابقه فوتبال، بهترین بازیکن زمین را هم انتخاب می‌کنند به گمانم در این مورد خاص، این بازیکن کسی نیست جز «جرمی آیرونز» که بخشِ اعظمِ بازیگرانِ در حالِ حاضر جهان حتی به گرد پایش هم نمی‌رسند! [می‌خواستم چند بازی خوب‌اش را نام ببرم بعد از خودم پرسیدم مگر او بازی بد هم دارد؟! پس بروید خودتان در گوگل جستجو کنید و از یادآوری مجدد بازی‌هایش، لذت ببرید!]

تماشای «زنبوردار» در نماوا

نوشته «زنبوردار»؛ اکشنی سیاسی علیه دموکرات‌ها در دو قدمی انتخابات امریکا اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.

مطالب مرتبط